نام کتاب : ترجمه مهج الدعوات و منهج العبادات سيد بن طاووس نویسنده : طبسي، محمد تقي جلد : 1 صفحه : 99
به تحقيق كه بسر آمده است به سبب انتظار نه
از جهت كمى[1] بينائى و
نه از جهت متهم بودن در اندازه چيزها و ليكن از جهت آن چه رنج مىكشند [مىبينند]
از مرتكب شدن مردم معصيتهاى ترا و از مخالفت نمودن بر تو در امرهاى تو و در
نهىهاى تو و از جهت استهزا نمودن به دوستان تو و از جهت قوى بودن دشمنان تو.
خداوندا پس نزديك گردان آنچه را به تحقيق كه نزديكست و وارد ساز چيزى
را كه به تحقيق نزديك شده و ثابت گردان اعتقادهاى يقين دارندگان را و برسان مؤمنان
را بآرزوى ايشان از بپاى داشتن تو حق ثابت خود را و يارى نمودن دين خود را و ظاهر
ساختن[2] حجت خود
را و از انتقام كشيدن از دشمنان تو.
5- قنوتهاى حضرت امام جعفر صادق 7
الف:
اى كسى كه پيشى گرفته است علم او،[3]
و روان شده است[4] حكم او، و
فرا گرفته است[5] بردبارى
او، رحمت فرست بر محمد و بر آل محمد و زايل گردان بردبارى خود را از ستمكننده بر
من و پيشى گير او را به عقوبت نمودن و تعجيل نماى او را به از بيخ بريدن و بروى
انداز او را به بينى او و كره نماى گلوى او را بآب دهن او، و برگردان دشمنى او را
در گودى گردن او و حايل گردان ميان من و ميان او با شغل مشغول سازنده به درد
آورندهاى را و بيمارى هميشگى را و منع نماى او را[6]
از توبه كردن و حايل باش ميان او و ميان بازگشت نمودن[7]
و برطرف نماى از او نسيم و بوى آسودگى را و محكم نماى بر او لگدمال شدن را[8] و فروگير از او گلوى او را[9] و به انداختن غرغره[10] در سينه او و ثابت مگردان[11] از براى او قدم او را و هلاك گردان
اولاد او را و مبتلا گردان او را به عيبها و قلع كن ريشه او را [و بركن راحت او
را] و قطع كن بيخ او
[1] -يعنى نيست جزع نمودن دلها و بىصبرى نفسها ناشى از
قلّت بينائى و ضعف اعتقاد و نه از جهت آن كه نعوذ بالله متّهم باشد در قضا و تقدير
نمودن خداى تعالى چيزها را به اين نحو كه گويند كه خلاف مصلحت واقع شده يا آن كه
در قدرت خدا ضعفى بهم رسيده و امثال آن. ما حصل آن كه اين بىصبرى از جهت بدى و
سستى اعتقاد نيست. و اللَّه يعلم
[6] -دعا كردن حضرت بر دشمن و نفرين نمودن ايشان او را
به منع نمودن خداى تعالى او را از توبه كردن و انابة نمودن از جهت آن است كه آن
حضرت مىدانستند كه آن دشمن به سبب زيادتى شقاوتى كه دارد قابليّت و استحقاق توبه
و انابت ندارد و توفيق آن را نخواهد يافت. و اللَّه يعلم
[7] -يعنى بازگشت نمودن از معاصى و كارهاى بد و رجوع
نمودن به سوى خداى تعالى جهت توبه كردن. و اللَّه يعلم
[8] -وطأة به معنى پايمال شدن و لگدكوب گرديدن است، و
كنايه است از هلاك شدن در نهايت خفّت و كمال اهانت. و اللَّه يعلم
[9] -يعنى او را از گلو كش تا بميرد، يا آن كه بر او
آزار خناق را مستولى گردان تا هلاك شود. و اللَّه يعلم
[10] -غرغره« به دو غين نقطهدار و دو راء بىنقطه» و
بعضى خرخره« به خاء» نيز گويند، صداى خراشى است كه در وقت مردن در سينه بهم مىرسد
و بعضى به تندى نفس تفسير نمودهاند.
[11] -يعنى ثابت قدم مگردان او را در دين يا در همه كار
بلكه هميشه متزلزل الاحوال بوده باشد يا آن كه چنان نما كه از ضعف و ناتوانى
نتواند به پاى ايستادن. و اللَّه يعلم
نام کتاب : ترجمه مهج الدعوات و منهج العبادات سيد بن طاووس نویسنده : طبسي، محمد تقي جلد : 1 صفحه : 99