responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مهج الدعوات و منهج العبادات سيد بن طاووس نویسنده : طبسي، محمد تقي    جلد : 1  صفحه : 96

را از حلم تو[1] از عاقبت جرأت نمودن او بر تو و سركشى نموده در جدائى و دور نمودن از تو و از براى تو است خداوندا نگاه‌هاى غضبانه‌[2] در شب و حال آن كه باشند ايشان خوابيده و در روز و حال آن كه ايشان غافلند و در ظاهر و ايشان لهوكنندگانند و در ناگاه و حال آن كه ايشان فراموش‌كنندگانند و بدرستى كه خناق‌[3] به تحقيق محكم گرديده و عهد و پيمان‌[4] به تحقيق كه متروك شده است و دلها به تحقيق كه محو شده‌اند و بدرستى كه عقل‌ها به تحقيق كه متغيّر شده است و صبر به تحقيق كه هلاك گرديده و نزديك است كه منقطع شود رگ‌هاى پشت او پس بدرستى كه تو در كمينگاهى‌[5] از حال ستم نماينده و در جايگاه ديدنى از خشم فرو برنده، بتعجيل نمى‌اندازد ترا[6] ترسيدن از فوت ادراك امرى و عاجز نمى‌كند ترا امتناع نمودن امتناع‌كننده‌اى و بدرستى كه مهلت داده نشده است او[7] [مهلت نداده‌اى تو او را] مگر از جهت مدارا نمودن تو و غلبه تو بر همه حالها رسيده و هلاك‌كننده است‌[8] و از براى بندگان توست سستى بشريّت و ناتوانى انسانيّت و از براى توست پادشاهى خداوندى و صاحبيّت خلايق و از براى تو است قهر و غضب مدارا[9] و عقاب نمودن دائمى. خداوندا پس اگر باشد در صبر نمودن ما بر شدت غضب صاحب مال و قوّت از ستمكاران و بر تيره‌روئى كسى كه ديده مى‌شود از تغيير دهندگان در دين و در دنيا خشنودى از براى تو و ثوابى از جانب تو پس ببخش به ما زيادتى از قوّت‌


[1] -يعنى به سبب آن كه حلم تو شامل احوال دشمن نيز گشته او از عاقبت جرات نمودن بر تو خاطر جمع شده است. و اللَّه يعلم

[2]« لحظات سخط» نگاههائى است از روى قهر و غضب كه از گوشه چشم باشد و كنايه از عذاب نمودن و هلاك نمودن و هلاك كردن و عقاب نمودن خداى تعالى است دشمنان را چنانچه گويند كه ملاحظه نمود ملك الموت فلان شخص را يعنى هلاك نمود او را. و اللَّه يعلم

[3] -خناق به كسر خاء ريسمانى است كه بر حلق شخص اندازند و از گلو كشند و به ضم خاء درد گلوى بسيار شديدى است كه مانع نفس كشيدن و فرو رفتن آب در حلق گردد، و در اين مقام كنايه از بسيارى غم و اندوه و آزار است. و اللَّه يعلم

[4] -مراد از وثاق، عهد و پيمانى است كه جناب اقدس الهى در عالم ذرّ از همه خلايق گرفته است. و اللَّه يعلم

[5] -مرصاد راه و مكانى است كه شخصى در آن نشيند و مترصّد و مترقّب متردّد و آن راه گذران باشد، يعنى هم چنان كه كسى در مرصاد نشسته مترصّد گذرندگان است همچنين خداى تعالى نيز مطّلع و مترصّد حال ظالمان است، و از حضرت امام جعفر صادق 7 منقول است كه مرصاد پلى است بر صراط كه از آن نمى‌تواند گذشتن كسى كه ظلم نموده باشد بر بنده‌اى از بندگان خداى. و اللَّه يعلم

[6] -يعنى ترسيدن از فوت چيزى سبب نمى‌شود از براى تعجيل نمودن تو در كارها، زيرا كه چيزى از تو فوت نمى‌شود و تعجيل نمى‌كند در كارها مگر كسى كه بترسد از فوت آن كار را در تأخير نمودن آن. و اللَّه يعلم

[7] -يعنى چون تو در امور ثبات و تأنّى مى‌نمائى و عجول نيستى، بلكه در عقوبت كردن و عذاب نمودن تأخير مى‌نمائى لهذا مهلت داده‌اى تو ظالمان را كه هر چيز خواهند كنند، نه از جهت آن كه العياذ بالله تو از مكافات دادن ايشان عاجزى و قادر بر آن نيستى. و اللَّه يعلم

[8] -دامغه ضربتى است كه بر سر واقع شود و به پرده دماغ رسد و اكثر آن است كه مهلك است. و اللَّه يعلم

[9] -پوشيده نماند كه مدارا نمودن خداى تعالى با بندگان و مهلت دادن ايشان را در دار دنيا كه هر چيز خواهند كنند و در آخرت مؤاخذه و عذاب نمودن ايشان به عذاب دائمى بدترين غضبى است از غضبها و سخت‌ترين قهرها است و اين مخصوص جناب اقدس الهى است نعوذ بالله منه و من اقل من ذلك. و اللَّه يعلم

نام کتاب : ترجمه مهج الدعوات و منهج العبادات سيد بن طاووس نویسنده : طبسي، محمد تقي    جلد : 1  صفحه : 96
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست