خيراتش تنها به مالكش محدود است و آن چيزى
كه به دنبالش محروميّت و رنج مىآورد.
توضيح مطلب، در حدّاقل آن چيزى است كه گفتوگوى بين پيامبر 6 و بعضى از اصحابش بر آن دلالت دارد. اينك عين عبارت آن
گفتوگو كه مسلم از ابو هريره نقل كرده است:
مستمندانى از مهاجرين نزد رسول خدا 6
آمدند و گفتند: مردم قديمى مدينه به مقامات بالا و نعمتهاى ابدى رسيدند! پيامبر
6 پرسيد: آن مقامات چيست؟ گفتند: آنها نيز مانند ما
نماز مىخوانند و همچون ما روزه مىگيرند و صدقه مىدهند، درحالىكه ما صدقه
نمىدهيم و بردگان را آزاد مىكنند، درحالىكه ما آزاد نمىكنيم، رسول خدا 6 فرمود: آيا به شما چيزى را نياموزم كه شما بدان وسيله به
كسانى كه از شما جلو افتادهاند، برسيد و از بعدىها جلو بيفتيد، و كسى از شما
بهتر نباشد، مگر اينكه همان كارى را بكند كه شما كردهايد؟ گفتند: چرا يا رسول
اللّه! فرمود: «به دنبال هر نمازى سى و سه مرتبه سبحان اللّه، اللّه اكبر و الحمد
للّه مىگوييد.»
ابو صالح مىگويد: مستمندان مهاجر نزد رسول خدا 6 برگشتند، گفتند: برادران ثروتمند كارهاى ما را شنيده بودند و آنها نيز
همان كارها را كردند، رسول خدا 6 فرمود: «ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ»*[1]
2- گوشهگيرى و معاشرت
مشكل دوم؛ مشكل تناقض بين گوشهگيرى و زندگى اجتماعى است، و ما در
اينجا نيز همان برترى را نسبت به خير ايجابى مشترك مىبينيم، جز اينكه ارزش
ايجابى موجود در اين جا از جهتى گرانبهاتر از تلاش و پرارزشتر از فداكارى است.
ترديدى نيست كه در اين موضوع، هيچ امر قاطع مؤكّدى وجود ندارد،
زيراكه هر كارى از
[1] - مائده( 5) آيه 54: به دست آوردن اين امتيازات(
علاوه بر كوشش انسان) مرهون فضل الهى است كه به هركس بخواهد و شايسته ببيند،
مىدهد.
ر ك: صحيح مسلم: 1/ 416، حديث 595
و 2/ 697، حديث 1006؛ منتهى المطلب: 1/ 302؛ صحيح بخارى: 1/ 289، حديث 807 و 5/
2331؛ تذكرة الفقهاء: 3/ 264؛ صحيح ابن حبّان: 3/ 119، حديث 838؛ بحار الانوار:
31/ 452؛ المسند المستخرج على صحيح مسلم: 2/ 193، حديث 1320؛ نهاية الأحكام: 1/
510؛ سنن كبراى بيهقى: 2/ 186، حديث 2846؛ مسند احمد: 5/ 167، حديث 21512؛ مسند
ابى يعلى: 11/ 466، حديث 6587.