امّا كسانى كه كفر را براى خود، به عنوان
راهى غيرقابل برگشت برگزيدهاند، قرآن كريم آنها را بدترين انواع و پستترين
مخلوقات روى زمين مىداند: «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ
عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لا يَعْقِلُونَ.»[1].
به اين ترتيب ما در اين مورد انواع راههاى بازگرداندن و بيم دادن را
به قدر كفايت مشاهده مىكنيم (- 247 الف و 171 ب) ... و به خاطر همين جنبههاى
اخلاقى محض است كه قرآن كريم بهطور ريشهاى شروع به انجام عمل تربيتى و سازندگى
خود نموده است و همين جنبههاست كه در سبك و سياق آنها انبوه زيادى از عبارات
مشاهده مىشود كه قرآن مجيد بدان وسيله فضيلت را گرامى مىدارد و رذيلت را
مىكوبد.
مجموع اين دلايل آشكار و ضمنى، نخستين مجموعه از توجيهات قرآنى بود.
و هماكنون بايد در مجموعه دوم بحث و بررسى كنيم.
ب- جنبههاى شرايط محيطى و موضع انسان
اينك از انگيزههاى باطنى به پاداشهاى ظاهرى منتقل مىشويم،
درحالىكه آنها را در يك منطقه ميانه مىگستريم كه به شكلى فاصله انتظار قبل از
اين پاداشها به حساب مىآيد، ولى نه آنكه يكى از اين پاداشها شمرده شود، بلكه
بيشتر به دشوارى و دور از حدّ و اندازه بر آنها دلالت دارد.
و قبل از هرچيز تأكيد مىكنيم كه ما در اينجا در راستاى نظر عمومى
نمىانديشيم، زيرا وقتى كه قيلوقال نامشروع است، بهطور مطلق سزاوار نيست كه مؤمن
راستين را نگران سازد،
[1] - انفال( 8) آيه 22، 55، تين/ 6، بيّنه/ 6(- يك الف
و 2 ب):( از آنجا كه گفتار بدون عمل و شنيدن بدون ترتيب اثر يكى از بزرگترين
بلاهاى جوامع انسانى و سرچشمه انواع بدبختىهاست، بار ديگر در اين آيه شريفه روى
اين مسئله تكيه كرده و با بيان زيباى ديگرى مىفرمايد:)
بدترين جنبندگان نزد خدا، افرادى
هستند كه نه گوش شنوا دارند و نه زبان گويا و نه عقل و درك، كر و لال و بىعقل و
خردند!