باشد، پيش از آنكه بيشترين تأثير دارو و
كمترين اثر نامطلوب آن را در تمامى حالاتى كه بر بيمار مىگذرد، توصيف كند. در
اينجا نيز همينطور است، كيفر از عمل خلاف بزهكار و طبيعت مجرم و شرايط ارتكاب
خلاف قانون و احساسات صاحبان حق (موقعى كه به خاطر زيان وارده در حق غيرعنوان جرم
و مجازات پيدا مىكند)، تأثيرپذير است، به راستى مجازات در اين شرايط بايد از روى
دقّت متنوّع و متفاوت تعيين شود، ابتدا بدون معطّلى و در نوبت قرار دادن فرد و يا
درشتى در برابر ديگران، و تفاوت در سختگيرى، حتّى زندان؛ به مدّت زياد يا كم،
شلّاق زدن به تعداد كم يا زياد، ولى بهطور كلّى صحيح نيست كه شمار شلّاقهايى كه
در حدود تعيين كامل شود (البتّه اين مسئله مورد اختلاف است. حتّى بعضى معتقدند اگر
مجرم زير ضربات مرد بقيّه را تا حدّ نصاب به مرده او بزنند!- م).
اين راههاى مختلف مجازات محدود نمىشود، بر اينكه مجازات بهتبع
حالت موجود قابليّت اشكال مختلف تخفيف را داشته باشد، بلكه درشتى را ممكن است تا
حدّ نصيحت خيرخواهانه يا آموزش خالص سازنده پايين آورد، تنها اين موارد نيست، بلكه
قاضى اين حق را دارد، بلكه از جمله وظايف اوست كه از بعضى گناهان و خطاهاى كوچكى
از يك انسان با اخلاق سرزده، با خوشرويى تمام چشمپوشى كند، دراينباره حديثى
منسوب به پيامبر 6 رسيده است، البتّه اين حديث به درجه
عالى از صحّت نرسيده، مىفرمايد: «از لغزشهاى افراد ذىصلاح بگذريد، مگر حدودى كه
قابل گذشت نيست.»[1]
3- نظام توجيه قرآنى و جايگاه كيفر الهى:
تا اينجا قانونگذارى قرآن كريم را در مورد كيفر اخلاقى و مجازات
شرعى بررسى كرديم و علىرغم اختلاف اين دو نوع مجازات و تفاوت زمينههاى
تأثيرگذارى، و روش و اهداف آنها؛ آن جا كه يكى از آنها مستقيم در روح انسان
اثرگذار است و درپى هدف مطلق است، درحالىكه آن
[1] - ر ك: سنن ابى داود: 4/ 133، حديث 4375؛ جامع
الصّغير: 1/ 48، چاپ دار الكتب العربى، و حديثى كه از قول عايشه در مسند احمد نقل
شده: 6/ 181، حديث 25513؛ حلية الأولياء: 9/ 43؛ المعجم الأوسط: 3/ 277، حديث
3139؛ سنن كبرا: 4/ 310، حديث 7293؛ سنن دارقطنى: 3/ 207، حديث 370؛ صحيح ابن
حبان: 1/ 296، حديث 94؛ مجمع الزّوائد: 2/ 282؛ سنن كبراى بيهقى: 8/ 161 و 267 و
334.