نام کتاب : آرامبخش دل داغديدگان (ترجمه مُسكّن الفؤاد شهيد ثاني) نویسنده : جناتي، حسين جلد : 1 صفحه : 35
ضرب المثل مرد خرابهنشين
اى مصيبت ديده به دقت در اين مثل تدبر كن، فرض كن گفته شود: مرد
فقيرى فرزند خود را با لباسهاى كهنه و مندرس در يك خرابه وحشتناك پرآفتى اسكان داده
است و در آن خرابه خانه مارها و عقربها و حيوانات درنده است، اين مرد فقير و
فرزندش هميشه در معرض خطر بزرگ قرار دارند (هر آن ممكن است از طرف آن گزندهها و
درندهها آسيبى بر ايشان وارد شود و هلاك شوند) سپس مرد حكيم جليل القدر صاحب ثروت
و حشمت و داراى خدمه و قصرهاى بلند از اين جريان مطلع گردد و بر حالت اين مرد فقير
خرابهنشين و فرزندش رقّت نمايد آن گاه يكى از غلامهايش را به نزد آن فقير بفرستد،
كه به آن فقير بگويد: آقاى من مىگويد كه من به حال رقّت بار تو رحمم آمد و
مىترسم بر تو و فرزندت در اين خرابه پرخطر صدمهاى وارد شود. حال از تو مىخواهم
كه فرزندت را بدهى تا در يكى از قصرهاى ما منزل گزيند و يكى از كنيزهاى بزرگوار از
او پرستارى كند تا اين كه كارهاى تو تمام شود. وقتى آمدى و قصد اقامت نمودى تو را
نيز در همان قصر فرزندت بلكه در قصرى بهتر منزل مىدهيم.
آنگاه آن مرد فقير در جواب غلام آن حكيم بزرگوار بگويد:
من به اين امر راضى نيستم و مايل نيستم كه فرزندم در اين خرابه از من
جدا شود و اين نه به خاطر عدم وثوق و اطمينان من به آن مرد بخشنده است و نه به جهت
زهد و كنارهگيرىام از آن قصر مجلل است
نام کتاب : آرامبخش دل داغديدگان (ترجمه مُسكّن الفؤاد شهيد ثاني) نویسنده : جناتي، حسين جلد : 1 صفحه : 35