نام کتاب : آرامبخش دل داغديدگان (ترجمه مُسكّن الفؤاد شهيد ثاني) نویسنده : جناتي، حسين جلد : 1 صفحه : 31
* وَ جَمَعَ فَأَوْعى[1] روز
قيامت وقتى فرزندان و بستگان و خويشان اهل عذاب را به آنها ارائه مىدهند گناهكار
آرزو مىكند كه اى كاش مىتوانست فرزندان و زن و برادر و خويشان و قبيلهاش را كه
هميشه حامى او بودند و هر كه در روى زمين است گروگان بگذارد و فداى خويش كند تا
مگر اين كه از عذاب الهى نجات يابد.
هرگز نجات نيابد و آتش دوزخ بر او شعلهور است تا سر و صورت و اندامش
پاك بسوزد. آن آتش به دنبال مردمى كه پشت به حق كردهاند و با حق دشمنى و عناد
ورزيدهاند حركت ميكند و آنها را به سوى خود مىكشاند و علت اين كه با حق مخالفت
كردند اين است كه پولها را جمع كرده و در مخازن گردآورى نمودهاند و از طريق مشروع
به نفع مردم به جريان نينداختهاند.» رسول اكرم 6 به عثمان
بن مظعون يكى از ياران خاص آن حضرت وقتى در مرگ فرزندش بىتابى مىكرد فرمود:
«يا بن مظعون انّ للجنّة ثمانيه ابواب و للنّار سبعة ابواب أ فلا
يسرّك الّا تأتى بابا منها الّا وجدت ابنك الى جنبك آخذا بحجزتك ليستشفع لك الى
ربّك حتّى يشفّعه اللَّه تعالى».
«اى پسر مظعون بهشت داراى هشت در و جهنم داراى هفت در مىباشد. آيا
خوشحال و مسرور نمىكند تو را به اين كه