responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آرام‌بخش دل داغديدگان (ترجمه مُسكّن الفؤاد شهيد ثاني) نویسنده : جناتي، حسين    جلد : 1  صفحه : 236

نيز يكى از خدمتگزاران حضرت سجاد 7 مى‌گويد: روزى امام سجاد 7 به صحرا تشريف برد و من نيز از پشت سر آن حضرت بيرون شدم ديدم كه روى سنگ خشن و ناهموارى سجده كرد و صداى ناله حضرت را مى‌شنيدم. شمردم كه هزار مرتبه اين تهليلات را در سجده خواند:

«لا اله الّا اللَّه حقّا حقّا لا اله الّا اللَّه تعبّدا و رقّا لا اله الّا اللَّه ايمانا و تصديقا.»

سپس سر از سجده برداشت و ريش و صورت حضرت را اشك ديدگان مباركش فرو گرفته بود. من عرض كردم اى سيد و آقاى من! كى حزن و اندوه تو پايان مى‌يابد و گريه شما كم مى‌گردد؟ امام 7 فرمود: يعقوب بن اسحق بن ابراهيم 7 پيغمبر و پيغمبرزاده بود، دوازده پسر داشت، خداوند يكى از فرزندانش را از نظر او غايب كرد از حزن و اندوه مفارقت آن پسر موى سر يعقوب سفيد گرديد و پشتش خميده شد و چشمش بر اثر گريه زياد نابينا شد؛ در حالى كه پسرش در دار دنيا زنده بود، اما من به چشم خود پدر و برادرم را با هفده تن از اهل بيت خود كشته و سر بريده ديدم، چگونه حزن و اندوه من پايان يابد و گريه‌ام كم گردد.

گريه پيامبر 6 در مرگ ابراهيم‌

از انس بن مالك روايت شده است كه مى‌گويد: من روزى به همراه رسول خدا 6 به محلى كه دايه ابراهيم، فرزند حضرت بود

نام کتاب : آرام‌بخش دل داغديدگان (ترجمه مُسكّن الفؤاد شهيد ثاني) نویسنده : جناتي، حسين    جلد : 1  صفحه : 236
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست