نام کتاب : آرامبخش دل داغديدگان (ترجمه مُسكّن الفؤاد شهيد ثاني) نویسنده : جناتي، حسين جلد : 1 صفحه : 184
زن با هيجان گفت: تو را به خدا قسم، اين كه
خواندى قرآن بود؟ گفتم: آرى و اللَّه از قرآن است. زن گفت: درود بر شما و از جاى
برخاست، چند ركعت نماز خواند سپس گفت:
«اللّهمّ انّى فعلت ما امرتنى به فانجز لى ما وعدتنى به».
«خدايا! من امر تو را اطاعت كردم و در مرگ فرزندم صبر مىكنم، تو نيز
در باره من به وعده خود وفا كن» و گفت: اگر بنا باشد كسى براى ديگرى بماند لازم
بود پيغمبر 6 براى امت بماند و از دنيا رحلت نفرمايد. وقتى
ما از خيمه آن زن بيرون آمديم گفتم:
من هرگز زنى از اين كاملتر نديدم كه خدايش را به اكمل صفات جمال و
جلال ياد كرده است. چون او به طور يقين دانست كه مرگ را نمىشود دفع كرد و از دستش
رها شد و گريخت و نيز به يقين مىدانست كه جزع و بيتابى نيز در مرگ فرزند فايدهاى
ندارد و گريه هم ميت را برنمىگرداند. لذا خودش را به صبر جميل آراسته نمود و
مصيبت مرگ فرزندش را به حساب خدا گذاشت كه ذخيره نافعى براى روز فقر و نيازمندىاش
(يعنى روز قيامت باشد).
21- صبر بانويى در مرگ فرزند خويش
نظير قضيه پيشگفته از «ابن ابو الدنيا» نقل شده كه وى مىگويد:
نام کتاب : آرامبخش دل داغديدگان (ترجمه مُسكّن الفؤاد شهيد ثاني) نویسنده : جناتي، حسين جلد : 1 صفحه : 184