responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آرام‌بخش دل داغديدگان (ترجمه مُسكّن الفؤاد شهيد ثاني) نویسنده : جناتي، حسين    جلد : 1  صفحه : 171

8- بانويى كه برادر، پدر، شوهر و پسرش در احد شهيد شدند

از انس بن مالك روايت شده است كه وقتى در جنگ احد شايع شد كه پيغمبر 6 كشته شد داد و فرياد مردم مدينه بلند شد. عده‌اى از زنهاى مدينه به طرف احد رفتند. از جمله آنها زنى از زنهاى انصار بود كه چهار شهيد داشت و معلوم نبود كه براى شهدا خودش آمد يا اين كه براى جستجوى حال پيغمبر 6، وقتى از كنار جنازه چهار شهيدش عبور كرد گفت: اينها چيست؟ گفتند: جنازه برادر و پدر و شوهر و پسرت مى‌باشد، زن بدون اين كه كنترلش را از دست دهد و جزع و فزع كند گفت: پيغمبر خدا كجا است؟ گفتند: پيامبر جلوى شما است زن رفت و خودش را به حضرت رساند و به گوشه لباس پيامبر چنگ زد و مى‌گفت: پدر و مادرم به فدايت اى رسول خدا! تو زنده باشى تمام مشكلات براى ما آسان است.

9- خاطرات بانويى كه شوهر و پدر و برادرش در جنگ احد شهيد شدند

بانويى از قبيله «بنى دينار» كه شوهر و برادرش در احد شهيد شده بودند در ميان گروهى از زنان نشسته بود و اشك مى‌ريخت، زنان ديگر نيز نوحه سرايى مى‌كردند، پيامبر 6 از كنار آنان عبور كرد، اين بانوى داغديده از كسانى كه اطراف او بودند از حال پيامبر سراغ گرفت، همگى گفتند پيامبر بحمد اللَّه سالم است، وى گفت:

مايلم از نزديك پيامبر را ببينم. نقطه‌اى كه پيامبر ايستاده بود با محل‌

نام کتاب : آرام‌بخش دل داغديدگان (ترجمه مُسكّن الفؤاد شهيد ثاني) نویسنده : جناتي، حسين    جلد : 1  صفحه : 171
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست