نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 957
آفريد،
زيرا كه افكار فقط به صاحبان ضمير و قلب لايق است و خدا در حقيقت خدا صاحب ضمير
نيست
به كاتب
خويش عبيد الله بن ابى رافع فرمود: «الق دواتك و اطل
جلفة قلمك...» حكمت 315 معنى آن در «جلف» گذشت «ليقه» پشم و نظير آن است كه
در دوات گذاشته و بر آن مركّب و جوهر ريزند يعنى بر دواتت «ليقه» بيانداز
ليل
شب، جمع
آن ليالى است و كرّات و مرّات در «نهج» آمده است
لين
نرمى.
راغب گويد: در اجسام به كار رود و در خلق و معانى ديگر به طور استعاره باشد، موارد
زيادى از آن در «نهج» آمده است: «من لان عوده كثفت
اغصانه» حكمت 214 هر كس تركهاش نرم باشد شاخههايش بيشتر مىشود، رجوع شود
به «غصن» درباره حجج خدا و امامان حق فرموده است: «و
باشروا روح اليقينو استلانوا ما اوعره
المترفون» حكمت 147 «استلان» نرم پنداشتن و نرم يافتن. يعنى زهدى را كه
مترفين خشن و سخت مىدانند، آنها نرم و آسان يافتهاند.
به محمد
بن ابى بكر نوشته: «فاخفض لهم جناحك و الن لهم جانبك»
نامه 27 383 بال رحمت را بر اهل مصر فرودآور، (با آنها مهربان باش) و طرفت را بر
آنها نرم كن يعنى با آنها نرم و خوشرفتار باش
«ليّن
العريكه» يعنى نرم طبيعت و نرم خوى. آن دو بار در «نهج» آمده است كه در «عرك» گذشت
و الحمد
لله و هو خير ختام و صلى الله على محمد و آله الطاهرين 28 12 1373 شوال المكرم
1415 قمرى
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 957