نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 954
درباره
حق تعالى فرموده: «كلّم موسى تكليما و اراه من آياته
عظيما بلا جوارح و لا ادوات و لا نطق و لا لهوات» خ 182 262 لهوات (مثل
ثمرات) جمع لهاة به معنى زبانك است يعنى خدا با موسى سخن گفت و آيات بزرگ خود را
به او نشان داد بدون اعضاء و آلات و بدون نطق و زبانكها و نيز درباره حق تعالى
فرموده: «يخبر لا بلسان و لهوات و يسمع لا بخروق و
ادوات» خ 186 274، ظاهرا منظور باز و بسته شدن دهان است
لوح
آشكار
شدن:
«لوح
الشىء لوحا: بدا»
سه مورد
از آن در «نهج» آمده است: درباره خلافت خويش فرموده: «لمع
لامع و لاح لائح» خ 152 كه در «لمع» گذشت. و نيز فرموده: «الحمد لله كلّما وقب ليل و غسق و الحمد لله كلّما لاح نجم و
خفق» خ 48 87، حمد خدا را هر وقتى كه شب آمد و تاريك شد، حمد خدا را هر وقت
كه ستارهاى آشكار شد و پنهان گرديد
لوذ
پناه
بردن ملاذ: محلّ پناه، سه مورد از آن در «نهج» آمده است به عمرو بن عاص مىنويسد:
تو دين خود را تابع شخصى كردهاى كه ضلالتش آشكار و پردهاش بالا رفته است... در
پى او افتاده و طالب زياد مانده او هستى مانند سگى كه در پى شيرى باشد، به
چنگالهاى او پناه ببرد و انتظار بقيّه شكار او را كشد: «يلوذ
بمخالبه و ينتظر ما يلقى اليه من فريسته» نامه 39 411
«هل من معاذ او ملاذ» خ 83 آيا پناهگاهى هست
لوط
التياط:
چسبيدن:
«التاط
بقلبى: لصق»
دو مورد
از آن در «نهج» آمده است در حكمت 228 فرموده: «التاط
قلبه منها بثلاث» كه در «لهج» گذشت و نيز فرموده: «ثمّ ازداد الموت التياطا به فقبض بصره كما قبض سمعه و خرجت الروح من جسده
و بقى جيفة بين اهله» خ 109 161 يعنى مرگ بر او چسبيدن را بيشتر كرد، چشمش
نيز مانند گوشش گرفته شد و روح از بدنش خارج گرديد و به طور جيفهاى ميان
خانوادهاش ماند.
در علل
احكام اسلامى فرموده: «و فرض الله... ترك الزنى تحصينا
للنسب و ترك اللواط تكثيرا للنسل» حكمت 252، خداوند ترك زنا را براى حفظ
نسب و ترك
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 954