نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 919
الله
عليه و آله فرموده: «خير البريّة طفلا و انجبها كهلا»
خ 105 151 بهترين بشر در كودكى و نجيبترين آن در ميانسالى و بزرگى بود
و درباره
درياى اعماق زمين فرموده: «فخضع جماح الماء
المتلاطم... و ذلّ مستخذيا اذ تمعّكت عليه بكواهلها فاصبح... ساجيا مقهورا»
خ 91 132، كواهل جمع كاهل به معنى شانه انسان و گردن اوست يعنى سركشى آب متلاطم و
مذاب درون زمين، خاضع و ذليل شد آنگاه كه سطح زمين و قسمت منجمد آن شانههايش بر
روى آن گذاشت، پس آرام و مقهور گرديد
كهن
راغب
گويد: كاهن كسى است كه از اخبار گذشته مخفى از روى ظنّ خبر مىدهد
و عرّاف
آن است كه از اخبار آينده خبر مىدهد
در اقرب
الموارد از كليّات الوالبقاء نقل شده: «الكاهن من يخبر باحوال الماضية
و
العرّاف من يخبر باحوال المستقبلة»
مرحوم
شيخ انصارى در مكاسب محرّمه فرموده: آنچه از اكثر علماء در تعريف كاهن نقل شده
همانستكه علّامه در قواعد فرموده: كاهن كسى است كه رفيقى از جنّ دارد و به او
اخبار مىآورد
نگارنده
گويد ظاهرا در قرآن كاهن به اين معنى است به هر حال: اين كلمه فقط سه بار در «نهج»
آمده است.
آنگاه كه
آن حضرت خواست به جنگ خوارج برود، يكى از اصحابش كه علم نجوم مىدانست گفت: يا
امير المؤمنين اگر در اين وقت حركت كنيد پيروز نمىشويد (از راه علم نجوم مىگفت)
امام صلوات الله عليه بعد از ردّ كلام او فرمود: «ايّاكم
و تعلّم النجوم الّا ما يهتدى به فى برّ او بحر، فانّها تدعو الى الكهانة و
المنجّم كالكاهن و الكاهن كالساحر و الساحر كالكافر و الكافر فى النار، سيروا على
اسم الله» خ 79 109، يعنى از تعلّم علم نجوم بپرهيزيد، مگر آن قسمت كه در
راهيابى در خشكى و دريا از آن استفاده مىشود، چون آن بالاخره به كهانت و غيبگوئى
مىكشد، منجّم مانند كاهن و كاهن مانند جادوگر و جادوگر مانند كافر است و كافر در
آتش است، به نام خدا راه بيفتيد.
منظور امام
صلوات الله عليه «نجوم احكامى» است كه از ستارهشناسى از مرگ كسى و غلبه كسى و
امثال آن خبر دهيم امّا «نجوم حسابى» از قبيل تقويم نويسى و
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 919