نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 873
قلب
برگرداندن.
وارونه كردن.
راغب
گويد: قلب شىء گرداندن و گرديدن آن است از وجهى به وجهى، مثل گرداندن لباس و
گرداندن انسان از راهش
«تقلّب»:
تحوّل و تصرّف در امور «تقليب» برگرداندن، قلب انسان را از آن قلب گفتهاند كه در
يك حال نمىماند، تحت تأثير قرار مىگيرد، از حالى به حالى عوض مىشود، از اين
ماده موارد زيادى در «نهج» آمده است هم به معناى مصدرى و هم اسم.
درباره
امر به معروف فرموده: «فمن لم يعرف بقلبه معروفا و لم
ينكر منكرا قلب فجعل اعلاه اسفله و اسفله اعلاه» حكمت 315 هر كس با قلب خود
معروفى را نشناسد و ناپسندى را انكار نكند، قلب او وارونه مىشود، بالايش پائين و
پائينش بالا مىگردد.
در رابطه
با جنگ با اهل شام فرموده: «و لقد ضربت انف هذا الامر
و عينه و قلّبت ظهره و بطنه فلم ارلى فيه الّا القتال او الكفر بما جآء به محمد
6» خ 43 84 زدن بينى و چشم چيزى، كثرت تفكر درباره آن
است يعنى در اين كار بسيار فكر كردم و ظاهر و باطن آنرا بر يكديگر برگرداندم، ديدم
يا بايد با اهل شام بجنگم و يا به دين حضرت كافر شوم (يعنى عمل نكنم) اينك كلماتى
از حضرت صلوات الله درباره قلب كه فرموده است 1- «القلب
مصحف البصر» حكمت 409، قلب صحيفه و كتاب چشم است، يعنى آنچه چشم بيند در
قلب و در باطن جاى مىگيرد.
2- «الايمان معرفة باقلب و اقرار باللسان و عمل بالاركان»
حكمت 227 3- «انّ للقلوب شهوة و اقبالا و ادبارا
فأتوها من قبل شهوتها و اقبالها فانّ القلب اذا اكره عمى» حكمت 193 دلها را
ميل و اشتهائى است و روى آوردنى و پشت كردنى. آنها را وقت ميل و اشتها به كار
گيريد كه قلب اگر به كارى اجبار شود كور مىگردد.
4- در
حكمت 108 مطالب مفصلى درباره قلب فرموده است.
5-
«لهنّ رقص على سويداء قلبه» حكمت 367 كه در «سود- سويداء» گذشت.
در حكمت
50 فرموده: «انّ القلوب تملّ كما تمل الابدان فابتغوا
لها طرائف الحكم»
حكمت 483
«قلّب» (مثل سنّت) در «ودع» خواهد آمد
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 873