نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 866
جفا قرار
گيرند، با آنها گاه با خشونت و گاه با نرمى رفتار كن.: «و
نظرت فلم ارهم اهلا لان يدنوا لشركهم و لا ان يقصوا و يجفوا لعهدهم» نامه
19 376 و در ذيل همين نامه است: «و الايعاد و الاقصاء» يعنى ترساندن و دور كردن.
در يك
كلام عجيب فرموده: «اذا وصلت اليكم اطراف النعم فلا
تنفّروا اقصاها بقلّة الشكر» حكمت 13، چون اوائل نعمتها به شما روى آورد
اواخر آنها را با بىشكرى نرانيد «اقصى» دورتر يعنى آواخر نعمت. در وصف رسول الله
صلّى الله عليه و آله فرموده است: «خاض الى رضوان الله
كلّ غمرة... و قد تلوّن له الادنون و تألّب عليه الا قصون» خ 194 307 با
شدت تمام در رضايت خدا فرو رفت، نزديكان نسبت به او عوض شدند و دورها و اجانب بر
عداوت او اتفاق كردند. «الغاية القصوى» خ 156
نتيجه دورتر.
در دعاى
استسقاء گويد: «اللهم سقيا منك... تندى بها اقاصينا و
تستعين بها ضواحينا» خ 115 172، خدايا به ما باران بده بارانى كه با آن مرطوب
شود اطراف ديار ما كه دورند، و مدد گيرد از آن اطراف آشكار ما «اقاصى» را نواحى هم
گفتهاند.
در جريان
حكمين فرمود: با عبد الله بن عباس به سينه عمرو بن عاص بزنيد، از مهلتها استفاده
كنيد اواخر مملكت اسلامى را حفظ نمائيد. «حوطوا قواصى
الاسلام» خ 238 357، يعنى هر قاصيه و هر انتها را براى خود حفظ كنيد از
سقوط و از افتادن به دست دشمن نگاه داريد
قضب
در اصل
به معنى قطع است شاخه درخت به علت آنكه قطع كرده مىشود «قضب» گفتهاند، و فقط يك
بار در «نهج» آمده است در وصف حق تعالى فرموده: «و
سجدت له بالغدّو و الاصال الاشجار بالمناظرة و قدحت له من قضبانها النيران
المضيئة» خ 133 191 «قضبان» به ضم ق شاخههاست. يعنى: در بامدادان و پسين
ها درختان با طراوت به او سجده مىكنند، و براى او در شاخههاى خود آتش روشن
مىافروزند
قضم
خوردن.
به قولى، خورد كردن و شكستن با دندان.
«قضم
الشىء قضا: اكله و قيل كسره باطراف اسنانه»
پنج مورد
از آن در كلام حضرت ديده مىشود، به
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 866