نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 863
گوشتين
آفريده، گوئى كه آنها لالههاى گوش هستند بىآنكه پريا «نى» داشته باشند و چهار
بار به همين معنى در خ 165 در وصف طاووس آمده است
آنگاه كه
درباره بهترين شاعران سئوال شد فرموده: «انّ القوم لم
يجروا فى حلبة تعرف الغاية عند قصبتها فان كان فلا بدّ فالملك الضلّيل» حكمت
445 «قصبه» هدف است كه نشانه مىروند معنى آن در «ضلل» و غيره گذشت.
قصد
راست.
متوسط. معتدل. اراده كردن. مواردى از آن در «نهج» آمده است، به معاويه مىنويسد: «و ارديت جيلا من الناس... حملتهم على الصعب و عدلت بهم عن
القصد» نامه 32 406، گروهى از مردم را هلاك كردى، آنها به كار سخت وادار
كرده و از راه راست منحرفشان ساختى.
و نيز
فرمايد: «ما عال من اقتصد» حكمت 140، فقير نشد آنكه اعتدال پيشه كرد
قصر
كوتاهى
ضدّ درازى. حبس. خانه و عمارت و كاخ و نيز كوتاهى معنوى و تقصير. چنانكه فرموده: «انّ لله فى كل نعمة حقّا فمن ادّاه زاده منها و من قصّر فيه
خاطر بزوال نعمته» حكمت 244 خدا را در هر نعمت حقّى است هر كس آنرا ادا
كند، خداوند نعمتش را زياد گرداند و هر كس در آن كوتاهى كند با زوال نعمتش به خطر
مىافتد.
و نيز
فرمايد: «انّ للقلوب اقبالا و ادبارا فاذا اقبلت فاحملوها
على النوافل و اذا ادبرت فاقتصروا بها على الفرائض» حكمت 312 اقتصار به
معنى اكتفاست و نيز فرمايد: «ايها الناس الزهادة قصر
الامل و الشكر عند النعم» خ 81 106 مردم: زهد كم كردن آرزوها و شكر به وقت
نعمت است.
در حكمت
232 فرموده: «من يعط باليد القصيرة يعط باليد الطويلة»
سيد رضى رحمه الله فرمايد: هر دو «يد» در اينجا به معنى نعمت است يعنى هر كس احسان
كمى كند، احسان و عوض بزرگى از خدا دريافت خواهد كرد
قيصر
لقب
پادشاهان روم، آن دو بار در «نهج» آمده است در قباله فرضى براى شريح فرموده: «فعلى مبلبل اجسام الملوك... و مزيل ملك الفراعنة مثل كسرى و
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 863