نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 849
مردن
داخل آتش شد، او از كسانى است كه آيات خدا را به مسخره گرفته است.
درباره
داود 7 فرموده كه قارء اهل بهشت است: «و ان
شئت ثلثّت بداوود صاحب المزامير و قارىء اهل الجنة...» خ 160 227
قران
لفظ قرآن
در اصل مصدر است به معنى جمع كردن يا خواندن چنانكه در «قرء» گذشت در صورت اول
مصدر از براى فاعل است يعنى جمع كننده حقائق و در صورت دوم به معنى مفعول است يعنى
خوانده شده، ولى از آيه﴿: «إِنَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ فَإِذا
قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَه﴾ُ» قيامة: 17 18 معلوم مىشود كه آن به معنى «خوانده شده» است، به نظر
مىآيد: خداوند نام كتابش را قرآن گذاشته يعنى اين كتاب خواندن است هميشه بايد
آنرا خواند و معانيش را در نظر گرفت.
لفظ قرآن
بيشتر از سى و پنج بار در «نهج» آمده است، از جمله فرموده است: «و فى القرآن نباء ما قبلكم و خبر ما بعدكم و حكم ما بينكم»
حكمت 313 در قرآن هست اخبار و حالات آنانكه پيش از شما بودند و اخبار و حالات
كسانيكه بعد از شما خواهند آمد و حكم آنچه در بين خود به آن حاجت داريد.
و نيز
فرموده: «و انّ القرآن ظاهره انيق و باطنه عميق لا
تفنى عجائبه و لا تنقضى غرائبه و لا تكشف الظلمات الّا به» خ 18 61، يعنى
ظاهر قرآن عجيب و نيكو و خوشايند است و باطن آن عميق و ناپايان است، شگفتيهايش
تمام شدنى نيست و عجائبش به آخر نمىرسد و تاريكيهاى جهان جز با آن كشف نمىشود.
و نيز
فرموده: «تعلّموا القرآن فانّه احسن الحديث و تفقّهوا
فيه فانّه ربيع القلوب و استشفوا بنوره فانّه شفاء الصدور و احسنوا تلاوته فانّه
انفع القصص» خ 110 164، قران را فرا گيريد كه آن بهترين سخن است، در آن
فقيه و استاد باشيد كه بهار و روشن كننده دلهاست. از آن شفا بطلبيد كه شفاى
سينههاست، تلاوت او را نيكو كنيد كه آن نافعترين حكايت است آنگاه كه ابن عباس را
براى احتجاج پيش خوارج فرستاد به او نوشت كه با خوارج با قرآن محاجه نكند و با
سنّت استدلال نمايد و فرمود: «لا تخاصمهم بالقرآن فانه
حمّال ذو وجوه تقول و يقولون...» نامه 77 465 كه در «حمل» گذشت، بقيه سخن
در «كتب» خواهد آمد.
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 849