responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 1104

باره ملائكه فرموده: «ذللا يهلّلون الله» خ 192.

هلّم

اسم فعل است به معنى بياور، حاضر كن. بيا. لازم و متعدى هر دو به كار رود، مفرد و تثنيه و جمع و مذكّر و مؤنّث در آن يكسان است و فقط دو بار در «نهج» ديده مى‌شود، كسى از حضرت پرسيد: با اين مقام چرا قوم شما حق شما را غصب كردند امام صلوات الله عليه، به او جوابهائى داد و بعد فرمود: «هلّم الخطب فى ابن ابى سفيان» خ 162 231 بيا براى كار بزرگ در دفع فتنه پسر ابى سفيان يعنى معاويه «لعنهما الله» در نامه‌ايكه به معاويه نوشته، آيه قرآن را كه درباره منافقان است شاهد آورده: «و القائلين لاخوانهم هلّم الينا» نامه 28 388 كه منافقان به امثال خود مى‌گفتند. به سوى ما بيائيد و به جهاد نرويد.

همج

(مثل شرف) نوعى پشّه ريز، واحد آن همجه آيد به قولى به معنى مگسهاى كوچك است كه بر صورت الاغها مى‌نشيند و نيز به معنى احمق آيد و آن فقط دو بار در «نهج» آمده است، به كميل بن زياد فرموده: «يا كميل... الناس ثلاثة فعالم ربّانى و متعلّم على سبيل نجاة و همج رعاع اتباع كل ناعق يميلون مع كلّ ريح» حكمت 147. رعاعه: كسى كه عقل ندارد و احمق است:

«الرعاعة: من لا فوأد له و لا عقل»

جمع آن رعاع (مثل سحاب) است و نيز در لغت آمده:

«الرعاع: سقاط الناس و سفلتهم»

يعنى مردم سه گروهند اوّل عالم ربّانى عالم خداشناس و متعلمى كه در راه نجات كوشاست و احمقان و از اذل كه تابع هر منادى حق و باطلند و با هر بادى حركت مى‌كنند. و نيز فرموده: «و سبحان من ادمج قوائم الذرّة و الهمجة الى ما فوقها من الحيتان و الفيلة» خ 165 239، پاك و منزّه است خدائيكه پاهاى مورچه ريز و پشّه ريز را در آنها قرار داد و بالاتر از آنها را از ماهيان دريا و فيلها

همد

همود: خاموش شدن آتش. مرگ.

«همدت النار همودا طفئت همد القوم: ماتوا»

چهار مورد از آن در «نهج» آمده است.

نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 1104
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست