responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 1086

الىّ ان ابرز للطعان... هبلتهم الهبول لقد كنت و ما اهدّد بالحرب و لا ارهب بالضرب» خ 22 64، شگفتا به من پيغام داده‌اند آماده جنگ باشم، مادر به عزايشان بنشيند تاكنون كسى مرا از جنگ نهراسانده و از شمشير نترسانده است. اهتبال: طلب كردن و غنيمت شمردن:

«اهتبل كلمة الحكمة: اغتنمها»

درباره تقوى فرموده: «فاهتلبوا هبلها و اعملوا للجنّة عملها» خ 132 190 «هبلها» مفعول مطلق است يعنى: «اغنتموها اغتناما كاملا» تقوى را غنيمت بدانيد و براى بهشت عمل بهشتى انجام دهيد.

هتر

پراكنده كردن. در اثر كبر عقل را از دست دادن، استهتار: تبعّت از هواى نفس. متوجه نشدن به چيزى از جهت تكبّر. و حريص شدن، آن فقط يكبار در «نهج» آمده كه در وصف ملائكه فرموده: «لا يقطعون امد غاية عبادته و لا يرجع بهم الاستهتار بلزوم طاعته» خ 91 131.

به انتهاى غايت عيادتش نمى‌رسند، و حرص به عبادت به علت هميشگى طاعت به آنها بر نمى‌گردد، يعنى حرصشان تمام نمى‌شود.

هتف

(مثل عقل) و هتاف: صيحه زدن و ندا كردن، گويند:

«هتف فلان بفلان: صاح به»

سه مورد از آن در «نهج» آمده است چنانكه فرموده: «العلم مقرون بالعمل فمن علم عمل و العلم يهتف بالعمل» حكمت 366 علم انسان را به عمل مى‌خواند.

و در مقام نصيحت فرموده: «فاستمعوا من ربّانيكم و احضروه قلوبكم و استيقظوا ان هتف لكم» خ 108 157 از ربّانى خود (منظور خود آن حضرت است) بشنويد، فلوبتان را نزد او حاضر كنيد، و اگر شما را صدا زد بيدار شويد.

هتك

پاره كردن:

«هتك الستر و غيره: خرقه»

هتك خدا بنده را، رسوا كردن بنده است، مواردى از آن در «نهج» آمده است كه مى‌فرمايد: «و لا تهتكوا استاركم عند من يعلم اسراركم» خ 203 320 پرده‌هاى خود ندريد نزد خدائيكه اسرار شما را مى‌داند. درباره انسان مرده فرموده: «و قد غودر فى محلّة الاموات رهينا... قد هتكت الهوامّ‌

نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 1086
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست