نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1072
دو نفر
نجات يافت: آنكه براى آن قيام كرد با كمك و ياران و آنكه تسليم شد و مردم را از
منازعه بىفايده راحت كرد. درباره اهل بيت : فرموده: «انظروا اهل بيت نبيّكم... فان لبدوا فالبدوا و ان نهضوا
فانهضوا» خ 97 142، اقتدا كنيد به اهل بيت پيامبرتان، اگر نشستند بنشينيد و
اگر برخاستند برخيزيد. در خطبه شقشقيه فرموده: «فلما
نهضت بالامر نكثت طائفة و مرقت اخرى و قسط آخرون» خ 3 49، منظور قيام به
امر حكومت است، به مغيرة بن اخنس كه از عثمان حمايت مىكرد فرمود: «و اللّه ما اعزّ الله من انت ناصره و لا قام من انت منهضه» خ
135 193 به خدا قسم خدا توانا نمىكند كسى را كه تو يار او باشى و بر نمىخيزد كسى
كه تو او را بر خيزانى.
نهك
(مثل
عقل) غلبه. ضعيف كردن، استيفاء همه شىء. انتهاك: اهانت و اضعاف. مواردى از آن در
«نهج» آمده است، آنگاه كه در صفين اختلاف در ميان ياران آن حضرت به وجود آمده
فرمود: «انّه لم يزل امرى معكم على ما احبّ حتى نهكتكم
الحرب و قد و الله اخذت منكم و تركت و هى لعدوّكم انهك» خ 208 324، كار من
با شما مطابق ميل من بود تا اينكه: جنگ ضعيف و ناتوانتان كرد، به خدا قسم جنگ كه
بعضى از شما را گرفت و بعضى را رها كرد، آن نسبت به دشمنتان ضعيف كنندهتر است. و
نيز فرموده: «ان الله... حدّ لكم حدودا فلا تعتدوها و
نهاكم عن اشياء فلا تنهكوها» حكمت 105، خداوند براى شما حدودى معيّن كرده،
از آنها تجاوز نكنيد و از چيزهائى نهى كرده آنها را اهانت نكنيد، حرمت آنها را
نشكنيد. درباره مردگان فرموده: «قد هتكت الهوامّ جلدته
و ابلت النواهك جدّته و عفّت العواصف آثاره» خ 83 111، نواهك جمع ناهكه و
آن چيزى است كه بدن را كهنه مىكند و مىپوساند، گويند،
«نهك
الثوب لبسه حتى خلق»
مارها و
حشرات زمين، پوستش را قطع كرده و پوسانندگان تازه او را پوسانيده و بادهاى شديد،
آثارش را محو كرده است. «منهكه للدين» نامه 53،
از پى برنده دين و تضعيف كننده آن است.
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1072