نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1033
درباره
اهل شام فرموده: «انّهم لن يزولوا عن مواقعهم دون طعن
دراك يخرج منهم النسيم» خ 124 181 نسيم: باد ملايم، در لغت آمده: اوّل هر
باد است قبل از شدت يافتن. دراك: پى در پى يعنى آنها از مواضع خود عقب نروند بدون
نيزه زدن پى در پى كه از سوراخ و زخم آنها نسيم از اين سو به آن سو رود. درباره
مرگ و مردم فرموده است: «ارهقتهم بالقوادح... و وطئتهم
بالمناسم و اعانت عليهم ريب المنون» خ 111 166 «منسم» مثل مسجد ناخن شتر
است: «مقدّم خفّ البعير او الخفّ» اگر قوادح با
قاف باشد جمع قادح به معنى كرم دندان و كرم زراعت است و اگر با «فاء» باشد چيزهاى
سنگين است يعنى احاطه كرده آنها را با حوادث سنگين و پايمال كرده آنها را با
سمّها.
نسى
نسى (مثل
عقل) و نسيان. فراموشى و نيز به معنى بىاعتنائى آيد،
راغب
گويد: ترك از روى عمد و از روى غفلت را نسيان گويند.
مواردى
از آن در «نهج» آمده است، چنانكه فرموده: «عجبت لمن
شكّ فى اللّه و هو يرى خلق اللّه و عجبت لمن نسى الموت و هو يرى الموتى»
حكمت 126.
درباره
زمان بعد از خود فرموده: «لقد نبذ الكتاب حملته و
تناساه حفظته فالكتاب و اهله يومئذ طريدان» خ 147 205، در لغت آمده: تناسى
آن است كه انسان خود را اهل نسيان نشان دهد، على هذا معنى عبارت آن مىشود، كه
حافظان كتاب خود را ناسى كتاب نشان مىدهند. درباره قرآن فرموده: «فانّه حبل الله المتين... مع انّه قد ذهب المتذكّرون و بقى
الناسون او المتناسون» خ 176 254، آن ريسمان محكم خداست، با آنكه ياد
آورندگان آن رفته و فراموش كنندگان و يا كسانى كه خود را به فراموشى مىزنند
ماندهاند. و نيز فرموده: «و اعلموا انّ يسير الرياء
شرك و مجالسة اهل الهوى منسأة الايمان» خ 86 117، از كلمات شارحان چنين
معلوم مىشود كه «منسأة» اسم مكان است كه آن را «موضع النسيان» معنى كردهاند،
گرچه در لغت پيدا نشد، يعنى همنشينى با اهل هوى و هوس محل نسيان ايمان است
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1033