نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1020
بعده» نامه 62
451 به خدا قسم به دلم راه نمىيافت و به خاطرم خطور نمىكرد كه عرب امر خلافت را
بعد از آن حضرت از اهل بيتش منحرف مىكند، و خلافت را بعد از او از من كنار
ميگرداند. به مالك اشتر مىنويسد: «ثمّ احتمل الخرق
منهم و العىّ و نحّ عنهم الضيق» نامه 53 439، يعنى: از حاجتمندان خشونت و
عجز از سخن گفتن را تحمّل كن، (اگر خشونت كردند ناراحت مباش و اگر از بيان مطلب
عاجز شدند خشم مگير) و تنگى را از آنها كنار كن.
نخب
انتخاب
به معنى اختيار كردن فقط يك بار در «نهج» آمده است در باره رسول خدا 6 فرموده: «فاخرجه... من الشجرة التى صدع منها
انبيائه و انتخب منها امنائه» خ 94 139، خدا او را از نسلى به وجود آورد كه
پيامبرانش را از آن نسل به وجود آورده و امينهاى وحى را از آن اختيار و انتخاب
كرده بود.
نخر
(مثل
شرف) پوسيدن. نخره (مثل عمده) سوراخ بينى و جلو بينى. سه مورد از آن در «نهج» آمده
است، درباره اموات فرموده: «و صارت الاجساد شحبة بعد
بضّتها و العظام و نخرة بعد قوّتها» خ 83 111، بدنها نزار گرديدند بعد از
پر گوشت بودن. و استخوانها پوسيده گشتند. بعد از سخت بودن، نخره جمع نخر (مثل كتف)
است. درباره رفتار دنيا با مردم فرموده: «ضعضعتهم
بالنوائب و عفرّتهم للمناخر و وطئتهم بالمناسم» خ 111 166، دنيا آنها را با
حوادث ناگوار ذليل گردانيد و بر روى بينىها به خاكشان انداخت و با سمهاى خود
آنها را كوبيد: «دقّا لمناخركم» خ 192 288 براى
كوبيدن و خاك ماليدن بينيهاى شما.
نخل
(مثل
عقل) درخت خرما. در واحد و جمع به كار رود. و نيز به معنى تصفيه و خالص كردن آيد:
«نخل
الشىء نخلا: صفّاه»
چهار
مورد از آن در «نهج» آمده است، بعد از جريان حكمين و خيانت عمرو بن عاص و فريفته
شدن ابو موسى فرمود: «و قد كنت امرتكم فى هذه الحكومة
امرى و نخلت لكم مخزون رأيى لو كان يطاع
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1020