نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 88
بينىاش را، مروان حكم
همهاش نه ماه حكومت كرد، مشروح حال او در «مروان» خواهد آمد. ناگفته نماند: فعل
«انف» به معنى استنكاف و كراهت و امتناع آيد و
ائتناف
استيناف
به معنى
شروع مجدّد در كار است، اين معانى در نهج البلاغه يافته است در مذمّت يارانش
فرموده: «و قد ترون عهود اللّه منقوضة فلا تغضبون و
انتم لنقض ذمم آبائكم تأنفون» خ 106، 154، مىبينيد كه عهود خدا شكسته
مىشود از آن خشمگين نمىشويد ولى از شكسته شدن پيمانهاى پدرانتان امتناع و
استنكاف مىكنيد. گويا معاويه به حضرت نوشته بود كه بيعت تو بدون مقدّمه بوده است،
بايد از نو تجديد شود، امام 7 در جواب نوشت: «لانّها
بيعة واحدة لا يثنّى فيها النظر و لا يستأنف فيها الخيار، الخارج منها طاعن و
المروّى فيها مداهن» نامه 7، 367 بيعت فقط يكدفعه است در آن تجديد نظر
نمىشود و كسى اختيار از سرگرفتن را ندارد، خارج شونده از آن عيبجوست، و آنكه فكر
مىكند كه بپذيرم يا نه، منافق است. انف گاهى به معنى اشراف و بزرگان آيد، تناسب
اين معنى با بينى كه معناى اصلى است روشن است، آنحضرت به معاويه مينويسد: «و ما اسلم مسلمكم الّا كرها، و بعد ان كان انف الاسلام
كلّه لرسول الله 6 حزبا» نامه 64، 454 مسلمان
شما اسلام نياورد مگر از روى اجبار (ابو سفيان يكشب قبل از فتح مكه از ترس قتل
اسلام آورد) و پس از آنكه همه اشراف اسلام حزب رسول الله ص بود.
رغم
انف:
به خاك
ماليدن بينى، كنايه از ذليل كردن است: «و من نهى عن
المنكر ارغم انوف الكافرين» حكمت 31، ناگفته نماند اين كلمه با مشتقات آن
مجموعا پانزده بار در «نهج» آمده است.
اَنَق:
كثرت حسن
و كثرت زيبائى
«انق
الشىء: راع حسنه»
ايناق:
به معنى
اعجاب است. امام صلوات الله عليه درباره قرآن مجيد فرموده: «و انّ القرآن ظاهره انيق و باطنه عميق، لا تفنى عجائبه و
لا تنقضى غرائبه» خ 18، 60 يعنى ظاهر قرآن بسيار زيبا و باطن آن چنان عميق
است كه عجائبش انتها ندارد و غرائبش تمام نمىشود.