نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 77
53، 439
هرگز پاك نشود امّتى كه حق ضعيف در آن بدون زحمت از قوى گرفته نشود. و در رابطه با
اهل بيت فرموده: «لا يقاس بآل محمد 6 من هذه الامّة احد» خ 2، 47 كسى از امت اسلامى به آل محّمد : قياس نمىشود و درباره ابليس فرموده: «فان له
من كل امّة جنودا و اعوانا و رجلا و فرسانا» خ 192 قاصعه، 289 براى شيطان
از هر امتى لشكريان و ياران و پيادگان و سواران است. يعنى
فريبكاران هر امت ياران شيطانند، مرا از پيادگان و سواران چنانكه در قرآن مجيد نيز
آمده، ظاهرا آنهائى هستند كه تند يا كند فريب مىدهند.
و بعد از
دفن فاطمه 3 خطاب به رسول خدا 6 چنين فرمود: «و ستنّبئك ابنتك بتضافر امتّك على هضمها» خ 202،
320 به زودى دخترت به تو خبر مىدهد از اجتماع امت تو به ظلم او. معلوم است كه
امام 7 از ظلم امّت مىنالد، جمع امّة، امم است چنانكه فرموده: «و لقد اصبحت الامم تخاف ظلم رعاتها و اصبحت اخاف ظلم
رعيّتى» خ 97، 141، امتها همه از ظلم حاكمان خود مىترسند ولى من در حدّى
قرار گرفتهام كه از ظلم رعيّت خود مىترسم.
امام:
(بفتح اوّل) جلو اين كلمه حدود پانزده بار در
«نهج» به كار رفته از جمله «فاّن امامكم عقبة كؤدا و
منازل مخوفة مهولة» خ 204، 321 در پيش شما گردنهاى هست كه بالا رفتنش مشكل
است و جلو شما منازلى هست هولناك و مخوف
امام:
(بكسر اول) پيشوا
راغب در
مفردات گويد: امام آنستكه از وى پيروى و به وى اقتدا شود، انسان باشد، يا كتاب يا
غير آن، حق باشد يا باطل، جمع آن ائمّه است
در قاموس
گفته: امام آنست كه از وى پيروى شود، رئيس باشد يا غير آن و نيز ريسمان بنائى،
راه، متولّى امر، قرآن، پيامبر، و نمونهايكه از روى ان نظير وى را بسازند، همه را
امام گويند.
ناگفته
نماند. معنى جامع همان «مقتدا- پيشوا» است.
امام
صلوات الله عليه خطاب به اهل كوفه فرموده: «لله انتم
اتتوقّعون اماما غيرى يطأ بكم الطريق و يرشدكم السبيل» خ 182، 263، شما را
به خدا آيا جز من امامى اميد داريد كه شما را به راه حق برد و به راه راست ارشاد
كند نوف بكالى گويد: آنحضرت اين كلام را وقتى گفت كه بالاى سنگى ايستاده و لباسى
از پشم
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 77