نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 75
را نزديك
مىگرداند، افعال آن از باب ثلاثى و تفعيل و تفعل آمده است. در نفرين به طلحه و
زبير فرموده: «اللهم انّهما قطعانى و ظلمانى...
أردهما المسائة فيما امّلا و عملا» خ 137، 195، خدايا آندو به من ظلم كردند
و قطع رحم نمودند، در آنچه آرزو كرده و عمل نمودهاند، بدى را براى آنها پيش آورد.
اَمّ:
(بفتح اوّل) قصد،
«ام
الشىء أما: قصده»
آنگاه كه
آنحضرت را درباره برابرى حقوق ملامت كردند فرمود: «و
الله لا اطور به ما سمر سمير و ما امّ نجم فى السّماء نجمأ، لو كان المال لى
لسوّيت بينهم فكيف و انّما المال مال الله» خ 126، 183، بخدا قسم به تبعيض
نزديك نمىشوم تا روزگار مىرود و تا ستارهاى در آسمان ستارهاى را قصد و تعقيب
مىكند، رجوع شود به «سمر»
ائتمام
نيز به
معنى قصد آيد، چنانكه درباره قرآن فرموده: «و سلما
لمن دخله و هدى لمن ائتّم به» خ 198، 316، قرآن سالم است براى كسى كه داخل
ديار آن شود و هدايت است براى آنكه او را قصد نمايد.
ام:
(بضّم اوّل) مادر، اصل و پايه. امّ النجوم كهكشان
را گويند. بايد دانست آن مشترك معنوى است و معنى جامع آن همان اصل و پايه است.
درباره نهراسيدن از مرگ فرموده: «و الله لابن ابى
طالب آنس بالموت من الطفل بثدى امّه» خ 5، 52 درباره طلحه و زبير و ناكثين
بيعتش فرموده: «يرتضعون امّا قد فطمت و يحيون بدعة قد
أميتت» خ 22، 63 از مادرى شير مىخواهند كه بچهاش را از شير بريده و زنده
مىكنند بدعتى را كه مرده است
محمد
عبده گويد: «يرتضعون اما...» مثل است درباره آنانكه چيزى را بعد از گذشتن وقتش
مىطلبند.
در جائى
فرمود: «ويل امّه» خ 71، 100 كه در «كيل»
خواهد آمد. امام صلوات الله عليه در نامهاى كه به برادرش عقيل نوشته ضمن شكايت از
قريش، رسول خدا 6 را برادر خود خوانده است به عبارت «ابن امّى»
چنانكه فرمايد: «فانهم قد اجمعوا على حربى كاجماعهم
على حرب رسول الله 6 قبلى فجزت قريشا عنّى الجوازى فقد
قطعوا رحمى و سلبونى سلطان ابن امى» نامه 36، 409.
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 75