نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 73
ذوب
مىشود و از بين مىرود چنانكه دنبه بر روى آتش ذوب مىشود، بايد دانست «اليه» به
فتح اوّل آيد.
آلاء
نعمتها.
مفرد آن الى (بر وزن جسر و فرس و عنب) آيد آن در قرآن مجيد و نهج البلاغه پيوسته
به صورت جمع آمده است: «نحمده على آلائه كما نحمده
على بلائه» خ 114، 169، اين كلمه مجموعا پنج بار در «نهج» آمده است.
راغب در
مفردات گويد: تفاوت امد و ابد آنستكه: ابد به معنى زمان غير محدود است و امد به
معنى زمان محدود، ولى مجهول الحدّ است و فرق ميان زمان و امد آنستكه امد به اعتبار
آخرت مدت گفته مىشود، ولى زمان شامل اول و آخر مدّت است.
لفظ امد
مجموعا 9 بار در «نهج» به كار رفته و يكبار نيز به صورت فعل «امّد» آمده است. در
وصف خدا آمده: «انت الابد فلا امد لك و انت المنتهى
فلا محيص عنك» خ 109، 158، تو دائمى هستى تو را زمانى و آخرى نيست و تو
آخرى از تو راه فرارى نيست و درباره دنيا فرموده: «لا
يغلبنّكم فيها الامل و لا يطولنّ عليكم فيها الامد» خ 52، 89: آرزو در دنيا
بر شما غلبه نكند، و زمان در ان بر شما طولانى نيابد. آنگاه كه عمر بن الخطاب در
رفتن به ايران با آنحضرت مشورت كرد، فرمود: «و هو دين
الله الذى اظهره و جنده الذى اعدّه و أمدّه حتى بلغ ما بلغ» خ 146، 203،
اسلام دين خداست كه غالبش فرموده و لشكر خدا است كه آماده و زماندار و طولانىاش
كرد تا رسيد به آنجا كه رسيد «أمّد» از باب تفعيل زماندار و طولانى كردن است
«امّد
تأميدا، بين امده».
اَمر:
ان به دو
معنى آيد. اولّى: كار و چيز، جمع آن امور است دومى: فرمان و دستور و جمع آن آوامر
است. امام در بيان فضيلت خويش فرموده: «فقمت بالامر
حين فشلوا» خ 37، 80 به كار دين قيام كردم آنگاه كه آنها سست بودند و در
رابطه با زبير كه مىگفت: در دل بيعت نكردهام فرموده: «يزعم
انّه قد بايع بيده و لم يبايع بقلبه فقد اقرّ بالبيعة و ادّعى الوليجة فليات عليها
بامر يعرف» خ 8، 54 مىگويد: با دست بيعت كرده و با قلبش نكرده است، پس به
وقوع بيعت اقرار كرده و مدعّى خلاف آن در
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 73