responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 306

سوم حمام- به كسر اول- به معنى مرگ، در رابطه با مالك اشتر به محمد بن ابى بكر مى‌نويسد: انّ الرجل الذى كنت و ليّته امر مصر كان رجلا لنا ناصحا... فلقد استكمل ايامّه و لاقى حمامه و نحن عنه راضون» نامه 34، 407 مرديكه حكومت مصر را به او واگذار كرده بودم، خير خواه ما بود، روزهايش را بآخر رسانيد و مرگش را ملاقات كرد ما از وى راضى هستيم.

حمّة

با فتح و تشديد: چشمه‌ايكه از آن، آب گرم مى‌جوشد، درباره نماز فرموده: «و شبهّها رسول الله صلّى الله عليه و آله بالحمّة تكون على باب الرجل فهو يغتسل منها فى اليوم و الليلة خمس مرات فما عسى ان يبقى عليه من الدرن» خ 199، 316 رسول خدا ص نماز را به چشمه گرمى تشبيه كرده كه در كنار خانه مرد است و او هر روز پنج بار در آن خودش را مى‌شويد. ديگر اميد به ماندن چرك در بدن او نيست.

حميم

آب داغ و نيز خويش انسان كه در حمايتش داغ است، در رابطه با قيامت فرموده: «فلا شفيع يشفع و لا حميم ينفع و لا معذرة تدفع» خ 195، 310 «فوارس مثل أرمية الحميم» خ 25، 67، سيد رضى فرموده: ارميه جمع رمىّ به معنى ابر، منظور از حميم در اينجا وقت تابستان است و در خ 83 آمده: «نزول الحميم» كه منظور آب جوشان جهنم است.

حامّة

قرابت مخصوص و خواص، به مالك اشتر مى‌نويسد: «و لا تقطعنّ لاحد من حاشيتك و حامتّك قطيعة» نامه 53، 441 به كسى از اطرافيان و خواصت تيولى معين نكن.

حمى

حرارت شديد.

راغب گويد: آن حرارتى است كه از فلزّات داغ كرده و از بدن بر خيزد. و نيز به معنى منع آيد

«حمى الشى‌ء من الناس: منعه عنهم»

از اين ماده پانزده مورد در «نهج» آمده است در خ 97، 142 آمده: «حمى الضراب» يعنى زد و خورد در جنگ شدت يافت، در رابطه با رسول خدا 6 فرموده: «طبيب دوّار بطبّه قد احكم مراهمه و احمى مواسمه يضع ذلك حيث الحاجة اليه» خ 108، 156، آنحضرت طبيبى است كه طبّ خويش را به همه جا مى‌برد، مرهمهاى خود را آماده كرده و آلتهاى داغ كردن را سرخ كرده هر جا كه حاجت بيند مرهم‌

نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 306
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست