نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 307
مىنهد و
داغ مىگذارد. در جريان عقيل آمده است كه «فاحميت له
حديدة... احماها انسانها للعبه» خ 224، 347 كه در «ثكل» گذشت.
حماية
به معنى
دفاع و منع است كه عبادت اخراى يارى كردن باشد چنانكه فرموده: «عباد الله انّ تقوى الله حمت اولياء الله محارمه و الزمت
قلوبهم مخافته» خ 114، 169، بندگان خدا، تقواى خدا دوستانش را از حرامهايش
منع كرده و خوف او را در دلهايشان ملازم نموده است. در رابطه با حادث بودن موجودات
فرموده: «منعتها «منذ» القدمة و حمتها «قد»
الازليّة و جنّبها «لو لا» التكملة بها تجلّى صانعها للعقول» «منذ» براى ابتداء
زمان و «قد» براى تقريب ماضى به حال و «لو لا» براى نبودن شىء به علت وجود شىء
ديگر است، صدق اين سه كلمه. بر آلات و موجودها آنها را از قديم و ازلى بودن و كامل
بودن باز مىدارد، چنانكه مشروحا در لفظ جلاله «الله» گفته شد، يعنى اينكه صدق
مىكند كه بگوئيم از چه زمان پيدا شدهاند مانع قديم بودن آنهاست، و صدق لفظ «قد»
كه صحيح است گفته شود «قد وجدت» آنها را از ازلى بودن مانع ميشود و اينكه حق است
كه بگوئيم هر گاه علّتى آنها را به وجود نياورده بود موجود نمىشدند آنها را از
عدم نياز و كمال كنار كرده است.
حمة
سمّ يا
نيش زنبور و مار و عقرب و نحو آن تاء آن عوض از واو يا «ياء» است زيرا كه اصل آن
«حمو يا حمى» مىباشد. و آن سه بار در «نهج» آمده است در رابطه با تقوى فرموده: «الا و بالتقوى تقطع حمة الخطايا و باليقين تدرك الغاية
القصوى» خ 157، 221 بدانيد با تقوى قطع مىشود نيش خطاها و سطوت آنها و با
يقين به دست مىآيد نتيجه نهائى. و درباره منافقان فرموده: «فهم لمة الشيطان و حمة النيران» خ 194، 308، آنها
گروه شيطان و نيش و شعله آتش هستند و درباره گروه زبير و عايشه فرموده: «فيها الحمأ و الحمة» كه در «حما» گذشت «حاميه»
جوشان، «محماة» داغ شده كه در خ و 137 و 194 آمده است.
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 307