نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 123
قال بذّ القائلين و نقع غليل السائلين» حكمت: 289، در بيشتر ايام ساكت بود ولى اگر لب به
سخن مىگشود، بگويندگان غلبه مىكرد و ناراحتى دلهاى سائلان را از بين مىبرد.
بذر
تخم.
درباره بندگان حافظ علم الله فرموده: «فكانوا كتفاضل
البذر ينتقى فيؤخذ منه و يلقى قد ميزّه التخليص» خ 214، 331 مانند تخم پاك
شدهاند، كه از زوان و غيره پاك مىشود، آنچه پاك شده نگاهدارى شده و آنچه زوان و
غيره است انداخته مىشود، خالص كردن، او را از تخمهاى ديگر متمايز كرده است، جمع
آن «بذّر» بر وزن عنق آيد چنانكه در خ 102، 149
«مبذّر»
آنكه بذر مىپاشد، به آدم اسرافكار «مبذّر» گويند، «كن
سمحا و لا تكن مبّدزا» حكمت 33 بخشنده باش نه اسراف كننده از اين مادّه فقد
چهار مورد در «نهج» آمده است.
بذل
عطاء.
بخشش.
«بذله
بذلا: سمح به و اعطاه»
امام
صلوات الله عليه در حساب عجيبى فرموده است: «انّ لله
عبادا يختصهم اللّه بالنّعم لمنافع العباد فيقّرها فى ايديهم ما بذلوها فاذا
منعوها نزعها منهم ثمّ حولّها الى غيرهم» حكمت 425. يعنى: خدا را بندگانى
است كه آنها را به نعمتهاى خود مخصوص مىكند تا وقتى كه نعمت را بديگران بذل و
بخشش كردند آنها را در دستشان نگاه مىدارد و اگر منع كردند از آنها گرفته و به
ديگران مىدهد. «اللهم صن وجهى باليسار و لا تبذل جاهى
بالإقتار» خ 225، 347، خدايا چهره مرا با غنى بودن از سئوال حفظ بفرما، و
جلال مرا با فقر از بين مبر. منظور از «بذل» در اينجا اسقاط و از بين بردن است.
«تباذل»
بنابر تفاعل بذل كردن به همديگر است چنانكه در وصيت خويش فرموده: «و عليكم بالتوّاصل و التبّاذل و اياكم و التّدابر و
التّقاطع» نامه 47، 422 بر شما باد به هم پيوستن و به هم بخشيدن و حذر كنيد
از دورى گزيدن و از هم بريدن.
برء
اين كلمه
گاهى به معنى خلاص شدن و كنار شدن آيد در اين صورت مصدر آن برائة است و گاهى به
معنى آفريدن كه مصدرش «برء» بر وزن عقل آيد
در
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 123