نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 101
بدون طبيعت مادّى كه در آن فكرى را نگاه داشته است، يعنى خدا مانند
انسان نيست كه اوّل فكرى كرده و بعد كارى را انجام بدهد و قبل از اين كلام فرموده:
«و انمّا صدرت الامور عن مشيته» امام صلوات
اللّه عليه در رابطه با تقوى فرموده: «و اعتصموا
بحقائقها تؤل بكم الى اكنان الدعة و أوطان السعة و معاقل الحرز» خ 195، 309،
به حقائق تقوى چنگ بزنيد تا شما را به پناهگاههاى سهولت و محلهاى وسعت عيش و
امانگاههاى محفوظ برگشت دهد.
تأوّل
از باب
تفعّل به معنى تأويل است
در اقرب
الموارد آمده: «تأوّل الكلام مثل اوّله»
آنحضرت
در ضمن نامهاى به معاويه مىنويسد: «و قد رام اقوام
امرا بغير الحق فتألّوا على اللّه فاكذبهم فاحذر يوما يغتبط فيه من احمد عاقبة
عمله» نامه 48، 423 جماعتى غير حق را قصد كرده بر عليه خدا و خلافت حقّه
تأويل كرده و خود را محّق دانستند ولى خدا دروغ آنها را آشكار نمود (منظور اهل جمل
است) بترس از روزيكه غبطه مىخورد و شاد مىشود كسيكه عاقبت عملش را پسنديده كرده
است. باز آن حضرت به معاويه مىنويسد: «فعدوت على
الدنيا بتأويل القرآن فطلبتنى بما لم تجن يدى و لا لسانى و عصيته انت و اهل الشام»
نامه 55، 446 به طرف دنيا جهيدى با تأويل قرآن و از من خون عثمان را خواستى كه در
آن دست و زبان من جنايتى نكرده است ولى تو و اهل شام عثمان را نافرمانى كرده و به
نصرت او نيامديد. معاويه با تمسك به آيه (وَ مَنْ
قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً) مردم را به شبهه
انداخت كه من وظيفه دارم خون عثمان را بخواهم.
«مأل»:
محل
بازگشت، اسم مكان است امام 7 فرمايد «و قد
عهد الىّ بذلك كلّه و بمهلك من يهلك و منجى من ينجو و مأل هذا الامر» خ
175، 250 رسول خدا ص همه اينها را به من گفته و از هلاكت كسيكه هلاك مىشود و از
نجات آنكه نجات مىيابد و عاقبت اين امر به من خبر داده است. ناگفته نماند. لفظ
«اول» با مشتقات آن ده بار در «نهج» به كار رفته است.
آل:
اصل اين
كلمه اهل است راغب در مفردات گويد: آل مقلوب اهل است،
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 101