نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 401
بودجهاى كه ملك ظاهر فوق زمامدار مصر تعيين كرد، تعميراتى در آن
صورت گرفت.[1]
سلطان
سليمان خان در سال 593 گنبدى را كه بر فراز مسجد بنا شده بود، بازسازى كرد و در
سال 1009 هجرى، سلطان محمد خان دستور نوسازى آن را صادر كرد و گنبد و مئذنهاى
بزرگ و با شكوه براى آن ساختند و براى آن مؤذّن، خادم و امام جماعت با حقوق مشخّص
ساليانه و موقوفاتى قرار داد.
سپس
سلطان عثمانى براى تدريس در آنجا مدرّس و استادى تعيين كرد و براى او حقوقى قرار
داد.[2]
سرانجام
اين مكان تاريخى و مقدس پس از چند قرن تلاش براى حفظ و نگهبانى آن، همچون بعضى
ديگر از آثار اسلامى تخريب شد.
بلادى
علّت تخريب آن را چنين مىنويسد: «ثمّ هدم لكثرة تبرّك النّاس به» به دليل كثرت
تبرك جستن مردم به آن، خراب گرديد، سپس در سال 1370 هجرى شيخ عباس قطّان در محل آن
كتابخانهاى زيبا ساخت و در اختيار اداره اوقاف عربستان قرار داد.[3]]
(1)
مهراس:
(به
كسر اول و سكون دوم)، فيروزآبادى مىنويسد: آبى است در كوه احد. روايت شده است كه
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله در روز احد تشنه شد. على عليه السّلام سپر خود را از
مهراس پر از آب كرد و براى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله آورد. حضرت خونهاى صورتش
را نيز با آن شست.
بعضى
گفتهاند: مهراس حوض مانند بزرگى است در وسط وادى و سنگابى بوده در كوه احد به طول
حدود چهارده گز در عرض هفت گز كه با صحنه كارزار فاصله زيادى داشته است.
بعيد
است كه على عليه السّلام از اين سنگاب با سپرش آب آورده باشد، بلكه در ابتداى وادى
سنگابهاى كوچكى بوده كه احتمالا از يكى از آنها آب آورده شده است.
(2)
مهروز:
محلّ
بازار مدينه كه پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله آن را به مسلمانان صدقه داد.
(3)
مهزور:
(به
فتح اول و سكون دوم و ضمّ زاء)، از «هزره يهزره» يعنى با چوب بر پشت و
______________________________
(1). فاسى، ج 1، صص 433- 434
نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 401