نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 398
در اينجا، همان راهى است كه از مدينه به سمت قصيم مىرود. اين راه از
حرّه بنى حارثه مىگذشت. اين همان راهى است كه بعدها آسفالت و ماشينرو شد.
مقصود
از «اعوص» نيز جايى است در شرق مدينه، در طرفهاى راهى كه ذكر كرديم. اسماعيل بن
عمرو بن سعيد اشرق در اعوص سكونت داشته است. او همان كسى است كه عمر بن عبد العزيز
گفته بود: اگر مىتوانستم خلافت را به كسى بسپارم، از دو نفر فراتر نمىرفتم:
صاحب
اعوص و يا اعمش بنى تميم؛ يعنى قاسم بن محمد.- «اعوص».
(1)
منور:
(به
فتح اول و سكون دوم)، كوهى است نزديك مدينه.
فيروزآبادى
مىنويسد: ابو هريره گفت: كدام يك از شما زور و منور را مىشناسد؟ مردى از مدينه
گفت: من.
ابو
هريره گفت: نيكو منزلى است ميان زور و منور؛ اسبان غارتگران به آنجا نزديك
نمىشوند. به خدا قسم كه بهره من از اين دنياى شما مسجدى است ميان زور و منور كه
در آن به عبادت خدا بپردازم تا مرگ به سراغم آيد.
زور-
به فتح اول- كوهى است در ديار بنى سليم در حجاز و يا وادىاى است.
(2)
موصل:
شهرى
است در عراق. در داستان روى آوردن سلمان فارسى از دين مجوس، به نصرانيت و سپس به
اسلام، از اين شهر نام برده شده است.
[موضع
صلاة الجنائز:
از
ابو سعيد خدرى نقل است كه ما در آغاز ورود پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله به
مدينه، هنگامى كه فردى در حال احتضار و در آستانه مرگ قرار مىگرفت، به آن حضرت
اطلاع مىداديم. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله به بالين او مىرفت و برايش طلب
آمرزش مىكرد و پس از جان سپردن و برگزارى مراسمش، بازمىگشت. چنانكه در مورد از
دنيا رفتن جابر بن عتيك چنين كرد و آن حضرت نخستين نماز ميّت را در جايگاه برگزارى
نماز ميت، بر او خواند.
بدين
ترتيب، گاه اتفاق مىافتاد كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و همراهان، مدت زمانى
تا پايان مراسم به انتظار مىنشستند و ما از اينكه طولانى شدن مراسم مايه رنج و
زحمت آن حضرت مىشود، احساس
نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 398