نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 209
(1)
شرج:
(به
فتح اول و سكون دوم)، جمع آن «شراج» و در لغت به معناى آبراههاى از زمين سنگلاخ
به سوى زمين نرم يا دشت است.
(2)
شرج
العجوز:
جايى
است نزديك مدينه و در حديث كعب بن اشرف از آن ياد شده است.
(3)
شرف:
(به
فتح اول و دوم)، در لغت به معناى جاى بلند و مكان مرتفع است. اصمعى مىگويد: شرف
همان كبد (وسط) نجد است و قرقگاه ضريّه در آنجا است.
ربذه،
يا همان قرقگاه راست (الحمى الايمن) در شرف واقع مىباشد و شريف در پهلوى آن است و
وادى تسرير، آن دو را از يكديگر جدا مىسازد.
بنابراين،
آنچه در شرق قرار دارد، شريف است و آنچه در سمت غرب مىباشد شرف است. گفتهاند:
شرف قرقگاهى است كه عمر بن خطاب آن را قرق كرد، نه «سرف».
(4)
شرف
الأثايه:
-
«أثايه».
(5)
شرف
الروحاء:
-
«روحاء».
(6)
شرف
السّياله:
بين
ملل و روحاء قرار دارد.
در
حديث آمده است كه پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله صبح روز يكشنبه به ملل، كه با
مدينه يك شب راه فاصله دارد رسيد و سپس شبانگاه حركت كرد و شام را در شرف السياله
صرف كرد و نماز صبح را در عرق الظبيه خواند. شرف السياله اينك به نام «شرفه» معروف
است.
(7)
شرى
(ذو الشرى):
بتى
بوده از قبيله دوس در سرزمين زهران (در عربستان سعودى). در داستان طفيل بن عمرو
دوسى از اين اسم خاص ياد شده و آمده است كه وى پس از گرويدن به اسلام، نزد قوم خود
برگشت و از همسرش خواست كه به قرقگاه ذو الشرى برود و با آب آنجا خود را تطهير
كند،- «دوس».
(8)
شظاة:
وادى
قنات (در مدينه) بعد از سدّ عاقول تا روبهروى كوه احد را شظاة گويند و از آنجا تا
محلّ تلاقى قنات با عقيق و بطحان به نام قنات موسوم است و پس از آن را اضم
مىگويند. اينها نامهايى قديمى است، اما امروزه بالاى وادى قنات را وادى عاقول
مىگويند و بخش نزديك به آرامگاه حضرت حمزه
نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 209