نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 117
مدينه. در حديثى كه ابو داود از معاوية بن حكم سلمى روايت كرده، از
اين مكان نام برده شده است.
(1)
جواء:
(به
كسر جيم و تخفيف واو)، در لغت به معناى رود يا وادى فراخ است. «جواء» نام جايى است
كه نبرد ميان مسلمانان و مرتدان از قبايل هوازن و غطفان، در زمان خلافت ابو بكر،
در آنجا به وقوع پيوست و خالد بن وليد آنان را قلع و قمع كرد.
(2)
جودىّ:
كوهى
است در كرانه شرقى دجله از اعمار موصل كه كشتى نوح عليه السّلام بر فراز آن نشست.
(3)
جوسيّه:
(به
ضمّ اول و سكون دوم و كسر سين و تخفيف ياء)، نگاه كنيد به ماده بعد؛ زيرا احتمالا
هر دو يكى است.
(4)
جوشيّه:
(به
ضمّ جيم و واو و ياى مشدّد)، گفتهاند: جايى است ميان نجد و شام، كه وقتى سپاه
پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله قدم به سرزمين طىّ گذاشت، عدىّ بن حاتم از آنجا
به سمت شام گريخت.
(5)
جوف:
به
معناى زمين فراخ و پست است. در عربستان از جوفهاى متعدّدى نام برده مىشود. در
سنن ابن ماجه از «جوف مراد» ياد شده است. ياقوت مىنويسد:
يك
جوف در سرزمين مراد است كه در تفسير آيه إِنَّا أَرْسَلْنا
نُوحاً إِلى قَوْمِهِ ...[1] از آن ياد مىشود و در سرزمين سبأ واقع است. حميد بن ثور گفته است:
أنتم بجابية الملوك
و اهلنا
بالجوف جيرتنا صداء
و حمير
جابية
الملوك: همان جابيه شام است.
(6)
جهينه:
يكى
از قبايل بزرگ حجاز در زمان خود بود كه در سطح گستردهاى از اين منطقه پراكنده
بودند. اماكن بسيارى به نام اين قبيله اضافه شده كه معمولا مضاف آن حذف مىشود، به
صورت نام مكان جلوه مىكند؛ مثلا مىگويند: «ذو العشيره از جهينه است» و مرادشان
سرزمين جهينه مىباشد. از مشهورترين بلاد جهينه «ينبع» است. اما پيشينيان دايره
زيستگاه اين قبيله را گسترش دادهاند تا جايى كه به تمام اراضى ساحل درياى سرخ، از
نزديك بندر رابغ تا «حقل» در
نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 117