نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 50
آن ميسور نمىباشد.
مىگويند:
وحى چون پيام الهى و سخن از ماوراى جهان طبيعت است، نمىتواند نمايانگر مفهوم
حقيقى آن باشد. زيرا واژههاى به كار رفته در لسان شريعت، براى مفاهيمى وضع شده
است كه با جهان حسّ و عالم شهود سنخيّت (همگونى) دارد و با آن چه در پس پرده غيب
وجود دارد سنخيّتى ندارد و اين ناهمگونى ميان اين دو گونه مفاهيم، دلالت الفاظ و
عبارات به كار رفته در زبان وحى را از كار مىاندازد. مىگويند: پر پيدا است كه
كاربرد اينگونه واژهها بر پايه استعاره و تشبيه امور نامحسوس به اشيا محسوس
نهاده شده است و هرگز نمىتواند لفظ مستعار نمايانگر كامل مفهوم مستعار له باشد.
برخى زبان وحى را زبان رمز دانسته كه كشف آن براى هركس ميسور نيست. برخى فراتر
رفته زبان وحى را تمثيلى و تخيّلى محض گرفتهاند كه اصلا از واقعيّتى حكايت ندارد،
جز ترسيم مجرّد ذهنى همانند كتاب «كليله و دمنه» كه مطالب اخلاقى و تربيتى را در
قالب تصوير ذهنى در آورده است. در نتيجه نمىتوان از ظاهر تعابير كتب آسمانى، به
حقيقتى ثابت پى برد، و با اين شيوه خواستهاند تا برخى ناهنجارىها (خلاف
واقعيّتها كه احيانا در اين كتب به چشم مىخورد) توجيه كنند و برخى اشكالات وارد
بر كتب عهدين را مرتفع سازند. دنبالهروها گمان بردهاند كه مىتوان همين شيوه را
درباره قرآن نيز به كار برد! در جاى خود[1]
مشروحا در اين باره سخن خواهيم گفت. در اينجا بحث مختصرى مىآوريم:
زبان
وحى بهويژه قرآن كريم، بر حسب موضوع سخن، مختلف است كه مىتوان آن را اجمالا به چهار
بخش تقسيم كرد:
1.
احكام و تكاليف: كه مرتبط به رفتار انسانها و تنظيم حيات اجتماعى است.
در
اين بخش كاملا صريح و رسا سخن گفته است، زيرا دستورالعملهايى است كه بايد
انسانها (مخاطبين اصلى كلام) به خوبى درك كنند تا بتوانند به درستى انجام دهند؛
مانند: «يا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَ
الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»[2] هر
كه زبان عربى بداند، بخوبى مىفهمد كه روى سخن در اين آيه، با همه مردم