نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 467
داشتند كه مبادا تصرف ناروايى
در آن اموال بشود و درباره رعايت حال ايتام كوتاه آيند. لذا يكى از راههاى
چارهسازى ازدواج با همسران شهيدان بود، كه در آن صورت، اموال بازمانده حالت
اشتراك در مصرف پيدا كرده و رضايت صاحبان مال، خود به خود جلب مىگرديد. يكى از
اسباب جواز تعدّد زوجات همين أمر است كه يك ضرورت و چارهجويى اجتماعى است. هم
فرزندان خردسال شهيدان تحت حمايت و عنايت بيشترى قرار مىگيرند و هم شبهه تصرّف در
اموال ايتام مرتفع مىشود. علاوه كه جلوى فسادهايى كه ممكن است از بىشوهر ماندن
بيوههاى جوان پيش آيد گرفته مىشود.
البته
اينها مسايلى است كه قايلين به تحريف درك نكرده و چشم بسته به هر خار و خسكى چنگ
زدهاند.
حاجى
نورى، براى آن كه ثقة الاسلام محمد بن يعقوب كلينى (متوفاى 328) را از قايلين به
تحريف معرفى كند، روايات وارده در كتاب شريف كافى را يادآور مىشود و براى نمونه
يكى از ابواب اصول كافى را ارائه مىدهد تا ثابت كند مرحوم كلينى قايل به تحريف
قرآن است و اختصاص يك باب از كتاب به اين امر را دليل بر مدعاى خود گرفته است[1].
ما اكنون آن باب را با تمام رواياتش- كه شش روايت است- مىآوريم تا صحت و سقم اين
نسبت كاملا روشن شود.
مرحوم
كلينى آن باب را با اين عنوان مطرح كرده است:
«باب
أنّه لم يجمع القرآن كلّه الّا الأئمّة عليهم السّلام و أنّهم يعلمون علمه كلّه؛
قرآن را كسى جز ائمه عليهم السّلام جمع نكرده است و آنانند كه تمامى علوم قرآن را
مىدانند».
روشن
است كه مقصود، جمع كردن تمامى تفسير و تأويل قرآن است؛ زيرا قسمت دوم عبارت فوق،
قسمت اول را توضيح مىدهد: و آنانند كه تمامى علوم قرآن را مىدانند. اين همان
معناى جمع كردن تمامى قرآن است. سپس رواياتى را آورده است كه عبارتند از:
حديث
اول: «ما ادّعى أحد من الناس أنّه جمع القرآن كلّه كما انزل إلّا كذّاب و ما جمعه
و حفظه كما نزّله اللّه تعالى إلّا علي بن أبي طالب و الأئمة من بعده صلوات اللّه