نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 346
عين حقيقت است فروفرستاديم
[يعنى حقيقتى آشكار و انكارناپذير] و همينگونه فرودآمد». «لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِ[1]؛ خدا را دعوتى است حقّ و روشن». «فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ[2]؛ بر خداى خود تكيه كن. راهى كه مىروى حقّ و آشكار است».
«ذلِكَ
الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ[3]؛
اين كتاب جاى ترديدى در آن نيست»، يعنى آن اندازه شواهد صدق، آن را فرا گرفته كه
راه تشكيك و ترديد در آن را بسته است. «لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا
بِالْحَقِ[4]؛
پيامبران همگى حقآور بودند». «يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ
جاءَكُمُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ[5]؛
اى مردم! آنچه را كه براى شما آمده صرفا حقيقت آشكارى است». «اللَّهُ
الَّذِي أَنْزَلَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ وَ الْمِيزانَ[6]؛
خداوندى كه كتاب و شريعت را حقيقتى آشكار و معيار سنجش حق از باطل قرار داد».
ازاينرو
در جاى جاى قرآن تصريح شده كه صاحب نظران انديشمند، بىدرنگ دعوت حق را مىپذيرند
و به نداى حقيقت لبّيك مىگويند. تنها كسانى كه حق را خوشآيند ندارند يا با مصالح
موهوم خويش سازگار نمىبينند، آن را نمىپذيرند، گرچه در دل به حق بودن آن اذعان و
اعتراف دارند. «وَ يَرَى الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ
مِنْ رَبِّكَ هُوَ الْحَقَّ وَ يَهْدِي إِلى صِراطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ»[7]؛
دانشمندان انديشمند بخوبى در مىيابند آنچه بر تو نازل گشته، صرف حقيقت است و به
سوى راه حق تعالى كه عزيز و حميد است هدايت مىكند». مقصود از عزيز، يگانه قدرت
قاهره حاكم بر جهان هستى است و حميد به معناى ستوده و پسنديده است.
«وَ لِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ
فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ[8]؛
تا دانشوران بدانند كه شريعت الهى محض حق است و آن را باور دارند و دلهاىشان در
برابر آن خاشع و حالت نرمش پيدا كند».
درباره
فرهيختگان از ترسايان نجران در پيشگاه قرآن، با ستايش از آنان، چنين گويد:
«وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ
الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِ[9]؛