نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 279
مىكنند، در زمره آيات متشابهه
قرار دارند، زيرا معانى، بلند و دقيق است ولى الفاظ مستعمل بسيار كوتاه و نارسا
است.
مثلا
آيات مشيّت و علم و اراده پروردگار، آيه امانت و آيه خلافت و آيات تسخير آسمان و
زمين براى انسان و آيات اذن و آيات هدايت و ضلال و امثال آن متشابه جلوه كردهاند،
بدين لحاظ نياز به تأويل صحيح و مستند دارند.
تشابه
عرضى در آن دسته از آيات به وجود آمد كه در آغاز اسلام متشابه نبوده، مسلمانان با
سلامت طبع و خلوص نيّت با آن برخورد مىكردند. بدين لحاظ عموما معنا و مراد آن را
بخوبى درك نموده، هيچگونه شبههاى ايجاد نمىكرد.
ولى
پس از به وجود آمدن مباحث جدلى و مسايل كلامى و رايج شدن برخى مطالب فلسفى، كه
جسته و گريخته به گونه ناپخته و نارس از يونان به اين ديار راه پيدا كرده بود، بر
چهره بسيارى از آيات هالهاى از غبار ابهام نمودار گشت. آياتى كه تا ديروز از
محكمات بود امروز در زمره متشابهات درآمد. اين بر اثر دستاويزىهاى نارواى برخى
اهل كلام و ارباب جدل بود كه چهره تابناك اينگونه آيات را دگرگون ساخت و از درخشش
و تابش اوّلى خود فروافكند. مثلا آيه «وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ،
إِلى رَبِّها ناظِرَةٌ[1]؛
چهرههايى در آن روز شكفته است، زيرا به پروردگار خويش چشم دوخته است». اين آيه-
بر حسب استعمالات متعارف عرب- چشم داشتن به جايگاه بلند پروردگار را مىرساند.
زمخشرى
گويد: «سمعت سرويّة مستجدية بمكة وقت الظهر، حين يغلق الناس أبوابهم و يأوون الى
مقائلهم، تقول: عيينتى نويظرة الى اللّه و إليكم[2]؛
دختركى از مردمان سرو[3] را ديدم
به هنگام نيمروز، موقعى كه مردم در آسايش لميده بودند، گدايى مىكرد و چنين
مىگفت: چشمان كوچك من، به خدا و شما مردم دوخته است».
اين
آيه، همانند گفتار اين دخترك عرب، چيزى جز چشم داشتن و حالت توقع به خود گرفتن را
نمىرساند و عرب به طبع سليم خود مىداند كه اينگونه تعبير، جز