نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 233
قرائتهاى صحيح همان است كه در
«الشاطبى» و «التيسير» آمده است. حتى برخى قرائتهايى را كه در دو كتاب مذكور
نيامده و يا از قرّاء سبعة نيست، شاذّ و خلاف قاعده مىدانند. در حالى كه چه بسيار
قرائتهايى كه در دو كتاب يادشده نيامده و يا از قرّاء سبعة نيست، ولى صحيحتر از
قرائتهايى است كه در اين دو كتاب آمده و يا از قرّاء سبعة است. اين شبهه از آنجا
نشأت گرفته كه گمان بردهاند قرائتهاى هفتگانه همان «أحرف سبعة» است كه در حديث
بدان اشاره شده!».
وى
اضافه مىكند: «گروه زيادى از ائمه پيشين، عمل ابن مجاهد را مبنى بر اكتفاء به هفت
تن از قرّاء مورد نكوهش قرار داده و در اين مورد به او نسبت خطا داده و گفتهاند:
اگر عددى كمتر از عدد هفت و يا بيشتر انتخاب مىنمود و يا مقصود خود را به وضوح
بيان مىكرد، نادانان از اين شبهه رهايى مىيافتند»[1].
جلال
الدين سيوطى گويد: «بزرگان پيشين نسبت به كسانى كه گمان كردهاند كه قرائتهاى
معروف همان است كه در كتابهايى مانند التيسير و الشاطبية آمده كاملا اعتراض دارند
و آخرين كسى كه به آن تصريح نموده، شيخ تقى الدين سبكى است»[2].
اين
بود اعتراضات بزرگان فنّ نسبت به ابن مجاهد، درباره حصر قرائات در سبعة، كارى كه
ديگران نكرده بودند. ولى آيا اين اعتراضات تأثيرى داشته است؟! بررسى آثار موجود
نشان مىدهد كه طبقه عامّه از آغاز قرن چهارم، همان رويّه اوليّه را ادامه داده و
به پيروى تقليدگونه محض، به همان قرّاء سبعة اكتفا كردهاند. اما علما و دانشمندان
كه در زمانهاى بعد آمدهاند، به رعايت بىطرفى و اتخاذ روشى بر خلاف نظر عامّه
قادر نبودهاند؛ و عملا همآهنگ و همراه با عامّه در سرازيرى مسيل حركت كردهاند.
نمونه اين دانشمندان، ابو محمد مكى (متوفاى 437) است كه سرسختترين مخالفان انحصار
قرائات به هفت قرائت است. معالوصف كتاب خود را به نام «الكشف عن وجوه القراءات
السبع» به قرائتهاى سبعة اختصاص داده است.