نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 144
از طرف ديگر، عثمان به همه
مسلمانان اعلام كرد كه هركس، هر قسمت از قرآن را كه از پيامبر صلّى اللّه عليه و
آله شنيده است، در اختيار كميته بگذارد[1].
بر اثر اين اعلام، مردم الواح و استخوانها و چوبهايى را كه قرآن بر آن نوشته شده
بود، آوردند. شايد كميته جمعآورى قرآن، اين انتظار را داشت كسانى كه در آخرين
عرضه قرآن بر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله حاضر بودند، آيات قرآن را در اختيارشان
قرار دهند. ابن سيرين مىگويد:
«اگر
آيهاى مورد اختلاف قرار مىگرفت، ثبت آن را به تأخير مىانداختند برخى گفتهاند
كه منظور از تأخير در ثبت آن، اين بوده است كه نسخههاى كسانى را كه در آخرين عرضه
قرآن بر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله حاضر بودهاند، به دست آورند»[2].
انس
بن مالك گفته است: «من از كسانى بودم كه آيات را بر نويسندگان املا مىكرد.
چهبسا
آيهاى مورد اختلاف واقع مىشد، در اين صورت نظر كسانى را كه آيه مورد اختلاف را
از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله شنيده بودند مىخواستند. اگر اينگونه افراد در
مدينه نبودند، ما قبل و ما بعد آيه را براى آنان مىنوشتند و از آنان مىخواستند
تا قسمت مورد اختلاف را آنگونه كه شنيدهاند بنويسند يا خود حاضر شوند»[3].
ابىّ
بن كعب نيز قرآن را بر آنان املا مىكرد و آنان به ثبت آن مىپرداختند. يا اينكه
آيه مورد اختلاف را براى وى مىفرستادند و او پس از تصحيح، آن را بازمىگرداند.
در
حديث ابو العاليه آمده است كه آنان قرآن را از مصحف ابىّ بن كعب جمعآورى
مىكردند. ابىّ بن كعب شخصا آيات را املا مىكرد و گروهى مىنوشتند[4].
عبد
اللّه بن هانى بربرى (غلام عثمان) نقل مىكند: «من نزد عثمان بودم و مىديدم كه
نسخههاى مختلف مصحفها را با يكديگر مقابله مىكردند. عثمان استخوان كتف گوسفندى
را به من داد كه در آن اين كلمات نوشته شده بود: «لم يتسنّ» و «لا تبديل للخلق
اللّه» و «فأمهل الكافرين»؛ من آن را نزد ابىّ بن كعب بردم و او آنها را به
اينگونه تصحيح كرد: «لَمْ يَتَسَنَّهْ»[5] و
«لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ»[6] و
«فَمَهِّلِ الْكافِرِينَ»[7].
در
مرحله مقابله مصحفها با يكديگر سهلانگارىهاى آشكارى رخ داد