responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 24

رساله‌اى درباره اين حديث نگاشته و كاملا آن را تكذيب كرده است و آن را ساخته و پرداخته زنادقه مى‌داند.[1]

استاد محمد حسين هيكل گفتار دقيقى درباره اين افسانه دارد و با بيانى روشن تناقض‌گويى و دروغ بودن آن را آشكار مى‌سازد.[2]

ظاهرا نيازى نيست تا تهافت و عدم انسجام صدر و ذيل اين افسانه را بازگو كنيم؛ زيرا با مختصر دقّت بر هر خواننده‌اى امر روشن مى‌شود. جالب آنكه جعل‌كننده اين افسانه ناشيانه عمل كرده است؛ زيرا اين سوره با جمله‌ «وَ النَّجْمِ إِذا هَوى‌ ما ضَلَّ صاحِبُكُمْ وَ ما غَوى‌ وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‌ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحى‌ عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوى‌»، آغاز شده است و اگر چنين بود كه ابليس بتواند در اينجا تلبيس كند، لازمه‌اش تكذيب كلام خداست و هرگز شيطان، بر خواست خدا غالب نيابد. «إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعِيفاً».[3] «كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلِي إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ».[4] عزيز، يعنى آنكه كسى بر او غالب نيايد. چگونه ابليس كه در موضع ضعف است مى‌تواند بر خدا كه در موضع قوت است، چيره شود؟

خداوند مى‌فرمايد: «إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَلى‌ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ»[5] و «إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ ...»[6] و شيطان خود گويد: «وَ ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي».[7] پس چگونه، ابليس مى‌تواند بر مشاعر پيغمبر اسلام چيره گردد؟

خداوند قرآن را چنين ضمانت كرده است: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ»[8] و «لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ»؛[9] بنابراين قرآن در بستر زمان، همواره از گزند حوادث در امان خواهد بود. هرگز كسى ياراى دستبرد، افزودن و كم كردن آن را ندارد. پس چگونه ابليس توانست در حال نزول، به آن دستبرد زند و بر آن بيفزايد؟ بعلاوه پيغمبر اكرم (ص) معصوم است، به ويژه در دريافت و ابلاغ شريعت. اين امر مورد اجماع امّت است. هرگز وسوسه‌هاى شيطان در او كارگر نيست. پيامبر (ص) اشتباه نمى‌كند، خطا نمى‌رود و كسى و چيزى بر عقل و فكر و انديشه وى چيره نمى‌شود.

او مشمول عنايت‌ «وَ اصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنا»[10] قرار گرفته است و هرگز خدا او را به خود رها نمى‌كند و نمى‌گذارد در چنگال اهريمن اسير شود. همچنين پيغمبر، عرب‌


[1] . تفسير كبير رازى؛ ج 23، ص 50.

[2] . حياة محمد؛ ص 124- 129.

[3] . نساء، 76.

[4] . مجادله، 21.

[5] . نحل، 99.

[6] . اسراء، 65.

[7] . ابراهيم، 22.

[8] . حجر، 9.

[9] . فصلت، 42.

[10] . طور، 48.

نام کتاب : تاريخ قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 24
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست