نام کتاب : آموزش علوم قرآن - ط مؤسسه فرهنگى انتشاراتى التمهيد نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 28
حج و عمره
است، پس چرا به لفظ «لاجناح»[1] تعبير
شدهاست؟
معناى
ظاهرى آيه چنين مىرساند كه سعى ميان آن دو كوه، گناه نيست. اين عبارت، جواز را
مىرساند نه وجوب؛ در حالى كه سعى از واجبات است. با مراجعه به شأن نزول آيه روشن
مىشود كه اين عبارت براى رفع توّهم گناه آمدهاست. تفصيل قضيه چنين است:
پس
از صلح حديبيّه- در سال ششم هجرى- مقرر شد كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و
صحابه، سال بعد براى انجام مراسم عمره به مكه مشرف شوند. در قرارداد صلح آمده بود
كه مشركان به مدت سه روز بتهاى خود را از اطراف بيت و همچنين از روى كوه صفا و
مروه بردارند تا مسلمانان آزادانه مراسم طواف و سعى را انجام دهند و لذا، پس از
گذشت سه روز بتها برگردانده شد. برخى از مسلمانان به عللى هنوز مراسم سعى را
انجام ندادهبودند و با بازگرداندن بتها گمان كردند كه سعى ميان صفا و مروه با
وجود بتها گناه است. آيه مذكور نازل شد تا مسلمانان از سعى خوددارى نكنند؛ زيرا
اساساً سعى از شعائر الهى است و وجود بتها امر عارضى است و به آن زيان نمىرساند.[2]
همانطور كه مشاهده كرديم، مفهوم اين آيه با مراجعه به شأن نزول كاملًا واضح و روشن
مىشود؛ به عبارت ديگر: در اين آيه، مسأله جواز يا وجوب سعى مطرح نيست، بلكه صرفاً
«دفع توهّم منع» است؛ يعنى با وجود بتها منعى از انجام سعى نيست.
سبب
نزول يا شأن نزول
چه
فرقى ميان اين دو عبارت وجود دارد؟ بيشتر مفسران فرقى ميان اين دو قائل نشدهاند و
هر مناسبتى را كه ايجاب كردهاست آيه يا آيههايى نازل شود، گاه