responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا (ترجمه وقعة الطفّ لأبي مِخنف) نویسنده : يوسفي غروي، محمدهادي؛ مترجم جواد سليماني    جلد : 1  صفحه : 89

الهى به امرى تعلق بگيرد [آن امر] محقق خواهد شد.

چه مطابق نظرت عمل بكنم و چه نكنم، شما نزد من مشاورى پسنديده و خير خواهى مخلص هستى.[1]

4- حرف آخر عبد الله بن زبير و پاسخ امام عليه السّلام‌

(1) عبد الله بن سليم [أسدى‌] و مذرى بن مشمعلّ [أسدى‌] مى‌گويند: ما براى حج، يوم التروية [هشتم ذى الحجّه‌] وارد مكه شده بوديم در همين حين هنگام بالا آمدن خورشيد به يكباره با حسين [عليه السّلام‌] و عبد الله بن زبير مواجه گرديديم كه بين حجر الاسود و درب [خانه خدا] ايستاده بودند، خود را به آن دو نزديك كرديم، شنيديم ابن زبير به حسين [عليه السّلام‌] مى‌گفت: اگر مى‌خواهى اينجا بمانى بمان و رياست [توليت‌] اين امر [منظور قيام براى دستيابى به حاكميت است‌] را به دست بگير ما هم از تو حمايت كرده يارى‌ات مى‌كنيم و خير خواهتان بوده با شما بيعت خواهيم كرد.

حسين [عليه السّلام‌] فرمود: پدرم برايم فرموده: كه گوسفندى حرمت حرم [مكه‌] را خواهد شكست! لذا نمى‌خواهم آن گوسفند نر من باشم![2] [عبد الله‌] بن زبير [به حسين بن على عليه السّلام‌] گفت: اى پسر فاطمه نزديكم بيا؛ حسين [عليه السّلام‌] گوشش را نزديك آورد و ابن زبير در گوشى با او سخن گفت، ولى حسين [عليه السّلام‌] رو به ما كرد و فرمود: مى‌دانيد ابن زبير چه مى‌گويد؟

گفتيم: خدا ما را فدايت كند، نمى‌دانيم! فرمود: مى‌گويد در اين [مسجد الحرام‌] بمان مردم گردت جمع خواهند شد.

بعد حسين [عليه السّلام‌] فرمود: و اللّه اگر يك وجب، خارج حرم [مكه‌] كشته شوم برايم‌


[1] تاريخ طبرى، 5/ 382، به نقل از ابى مخنف از صقعب بن زهير.

[2] تاريخ طبرى، 5/ 384، به نقل از ابى مخنف أبو جناب يحيى بن أبى حيّة از عدىّ بن حرمله أسدى.

نام کتاب : نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا (ترجمه وقعة الطفّ لأبي مِخنف) نویسنده : يوسفي غروي، محمدهادي؛ مترجم جواد سليماني    جلد : 1  صفحه : 89
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست