responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا (ترجمه وقعة الطفّ لأبي مِخنف) نویسنده : يوسفي غروي، محمدهادي؛ مترجم جواد سليماني    جلد : 1  صفحه : 67

كثير بن شهاب حارثى مردى از قبيله كلب را كه [عبد الأعلى بن يزيد] خوانده مى‌شد، در بنى فتيان [مكانى در كوفه‌] يافت، كه سلاحش را بر تن كرده بود و قصد داشت به [مسلم‌] بن عقيل بپيوندد، [كثير] او را دستگير كرده، پيش ابن زياد برد و ماجرايش را به اطلاع [ابن زياد] رساند، [مرد كلبى به ابن زياد] گفت: من مى‌خواستم به نيروهاى شما بپيوندم! ابن زياد [با تمسخر] گفت: نه اينكه وعده داده بودى كه به من ملحق شوى! [سپس‌] دستور داد او را زندانى كنند كه اين كار را كردند.[1]

مخفيگاه مسلم كشف مى‌شود

(1) صبح فردا ابن زياد در مجلس [روزانه‌] خويش حاضر شد و به مردم اجازه ورود داد، مردم وارد شدند، [از جمله‌] محمد بن أشعث آمد، [ابن زياد] تا او را ديد گفت:

آفرين به كسى كه نه خيانت كرده و نه تهمتى دامنش را گرفته است! سپس او را در كنار خويش نشاند.

بلال بن اسيد، پسر پير زنى كه [مسلم‌] بن عقيل را پناه داده بود در سپيده صبح به سراغ عبد الرحمن، پسر محمد بن اشعث رفت و جاى [مسلم‌] بن عقيل را كه نزد مادرش بود به او خبر داد.

عبد الرحمن هم به دنبال پدر خويش رفته، در محضر ابن زياد، جريان را در گوشى به پدر اطلاع داد.

ابن زياد [به محمد بن اشعث‌] گفت: [پسرت‌] به تو چه گفته است؟

محمد گفت: به من خبر داده كه [مسلم‌] بن عقيل در خانه‌اى از خانه‌هاى [قبيله ما مخفى شده است.][2]


[1] تاريخ طبرى، 5/ 369 و 370، به نقل از أبى مخنف از أبو جناب كلبى.

[2] تاريخ طبرى، 5/ 373، به نقل از أبى مخنف از مجالد بن سعيد و ارشاد شيخ مفيد 2/ 57، با كمى تغيير.

نام کتاب : نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا (ترجمه وقعة الطفّ لأبي مِخنف) نویسنده : يوسفي غروي، محمدهادي؛ مترجم جواد سليماني    جلد : 1  صفحه : 67
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست