غارت برد،[1] و شمشيرش را
مردى از بنى نهشل برداشت، و نعل سياهش را أودى گرفت و بحر بن كعب شلوارهاى [حضرت]
را برداشته[2] [امام عليه
السّلام] را برهنه رها نمود.[3] [لعنت خدا
بر آنان باد.]
غارت خيمهها
(1) مردم بر زنان حسين
[عليه السّلام] و اموال و اجناسش روى آوردند، ورس[4] و لباسهاى فاخر[5] و شتر [هايشان] را به غارت بردند،
بر سر پيراهن زنان كشمكش مىشد تا اينكه زنان مغلوب مىشدند و پيراهنشان برده
مىشد [!][6] مردان به
سنان بن أنس گفتند: آيا حسين بن على، پسر فاطمه دختر رسول صلّى اللّه عليه و آله و
سلم را كشتهاى؟ بزرگترين [مرد] عرب در شرافت و بزرگى را به قتل رساندهاى؟!
[حسين] نزد آنان آمد تا دستشان را از پادشاهيشان قطع كند، پس [تو اى سنان، اى كسى
كه چنين فردى را كشتى] نزد فرماندهانت برو و پاداش خود را از آنان بخواه! كه اگر
خزانههاى اموالشان را بپاس كشتن حسين به تو بدهند كم است! [سنان] كه قدرى ديوانه
و مجنون بود بر اسب سوار شد و نزديك در خيمه عمر بن سعد ايستاد و با صداى بلند
فرياد بر آورد: جوال مرا از سيم و زر پر كن كه من آن پادشاه دربان دار را كشتهام،
كسى را كشتهام كه اگر نسبش ياد شود بهترين مردم از
[1] تاريخ طبرى، 5/ 455، به نقل از أبى مخنف از
سليمان بن أبى راشد از حميد بن مسلم، با كمى جابجايى و رك:
تذكرة الخواص، 253.
[2] تاريخ طبرى، 5/ 453، به نقل از أبى مخنف از
جعفر بن محمد بن على[ امام صادق عليه السّلام] و رك: تذكرة الخواص، 253.
[3] تاريخ طبرى، 5/ 451، به نقل از أبى مخنف از
سليمان بن أبى راشد از حميد بن مسلم و رك: تذكرة الخواص، 253.
[4] گياهى مانند كنجد زرد رنگ كه از آن براى زرد
كردن استفاده مىشود و از آن زعفران پديد مىآيد.
[5] ورس و لباسهاى فاخر اشيائى بود كه توسط يك
كاروان از يمن براى يزيد فرستاده مىشد و حضرت پس از خروج از مكه به كوفه با اين
كاروان برخورد كرد و اموالش را ضبط نمود. رك: منازل بين راه/ منزل تنعيم.
[6] تاريخ طبرى، 5/ 453، به نقل از أبى مخنف از
جعفر بن محمد بن على عليه السّلام.