responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا (ترجمه وقعة الطفّ لأبي مِخنف) نویسنده : يوسفي غروي، محمدهادي؛ مترجم جواد سليماني    جلد : 1  صفحه : 173

شهادت زهير بن قين‌

(1) [زهير بن قين به ميدان آمده‌] به شانه حسين [عليه السّلام‌] زد و گفت: پابرجا باش [من هنوز شما را بر حق مى‌دانم‌] كه از جانب خداوند، هدايت شده‌ايد هم هادى و هم مهدى هستيد، امروز جدّت نبى [خدا] و حسن و على مرتضى و [جعفر طيّار] آن جوان شجاعى كه [خداوند] به او دو بال داده و [حمزه‌] آن شير خدا، آن شهيد زنده را ملاقات خواهى كرد.

سپس نبرد سختى بپاكرد و [به شعر] مى‌گفت: من زهيرم من زاده قينم، و با شمشير آنان را از حسين دور مى‌رانم. [در نهايت‌] كثير بن عبد الله شعبى و مهاجر بن أوس به او حمله بردند، و او را به قتل رساندند. [رحمت خدا بر او باد.][1]

شهادت نافع بن هلال جملى‌

(2) نافع بن هلال جملى نام خودش را روى چوبه تيرش نوشته بود، لذا تيرهائى كه پرتاب مى‌كرد نشاندار بودند مى‌گفت: «من جملى هستم، بر دين على هستم» دوازده تن از ياران عمر بن سعد را به قتل رساند.

[ولى در نهايت خودش مجروح شد] و بازوانش شكست، شمر بن ذى الجوشن با دار و دسته‌اش او را اسير كرده [به ميان لشكر] هدايت كرده و به عمر بن سعد رساندند، [در حالى كه‌] خون از محاسنش جارى بود! عمر بن سعد گفت: واى بر تو، آى نافع! چه چيز موجب شد كه با خودت چنين بكنى؟! [نافع‌] گفت: پروردگارم مى‌داند چه نيّتى دارم، و الله غير از آنان كه مجروح ساخته‌ام دوازده تن از شما را به قتل رسانده‌ام و از اين مجاهده‌ام خود را ملامت‌


[1] تاريخ طبرى، 5/ 441، ادامه خبر محمد بن قيس و سبط ابن جوزى اشعار زهير را همراه با اندكى حذف و تغيير ذكر نموده است، رك: تذكرة الخواص، 252، به نقل از هشام بن محمد[ راوى مقتل أبى مخنف.]

نام کتاب : نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا (ترجمه وقعة الطفّ لأبي مِخنف) نویسنده : يوسفي غروي، محمدهادي؛ مترجم جواد سليماني    جلد : 1  صفحه : 173
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست