responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا (ترجمه وقعة الطفّ لأبي مِخنف) نویسنده : يوسفي غروي، محمدهادي؛ مترجم جواد سليماني    جلد : 1  صفحه : 143

داشتند، و حسين [عليه السّلام‌] در حال قرائت [اين آيه شريفه بود]:

«وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ، إِنَّما نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ، ما كانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلى‌ ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ.»[1] «هرگز كسانى كه كافر شدند مپندارند مهلتى كه به آنان مى‌دهيم به سودشان است، تنها [از آن رو] بدانها مهلت مى‌دهيم تا بر گناهانشان بيفزايند و عذاب خفت بارى [در پى‌] دارند. خداوند نمى‌خواهد مؤمنين را به حالى كه شما داريد رها كند، تا بدين وسيله پاك را از پليد جدا سازد.» (1) مردى از سوارانى كه ما را زير نظر داشتند، [اين آيه‌] را شنيد، لذا گفت: قسم بخداى كعبه ما همان پاكانى هستيم كه از شما جدا شده‌ايم! [ضحاك مى‌گويد:] من متوجه حرفش شدم و به برير بن حضير [همدانى‌] گفتم: مى‌دانى او كيست؟ گفت:

نه! گفتم: او أبو حرب سبيعى [همدانى‌] عبد الله بن شهر است، [فردى‌] دلقك‌منش و هرزه و بيكاره است، [در عين حال مردى‌] بزرگ و شجاع و دلير است، گويا سعيد بن قيس او را به خاطر جنايتى حبس كرده بود.

برير بن حضير به او گفت: اى فاسق! آيا خداوند تو را جزو پاكان قرار داده است؟! [ابو حرب در پاسخ‌] گفت: تو كيستى؟

گفت: من برير بن حضير هستم.

[ابو حرب‌] گفت: إنّا لله [ما از خدائيم [و به او برمى‌گرديم‌]] [تحمّلش‌] برايم سخت است، و الله هلاك شدى! برير، و الله به هلاكت رسيدى! [برير] گفت: اى أبا حرب! آيا از تو مى‌آيد كه با [اين‌] گناهان بزرگت به درگاه خدا


[1] آل عمران/ 179- 178.

نام کتاب : نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا (ترجمه وقعة الطفّ لأبي مِخنف) نویسنده : يوسفي غروي، محمدهادي؛ مترجم جواد سليماني    جلد : 1  صفحه : 143
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست