responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا (ترجمه وقعة الطفّ لأبي مِخنف) نویسنده : يوسفي غروي، محمدهادي؛ مترجم جواد سليماني    جلد : 1  صفحه : 111

خير باشد، چه كشته شويم و چه به پيروزى برسيم! (1) [در اين هنگام‌] حرّ بن يزيد جلو آمد و به [امام عليه السّلام‌] گفت: اين چند نفر كوفى جزو كسانى نيستند كه با شما آمده‌اند لذا من بايد آنها را دستگير كرده يا بازگردانم [حسين عليه السّلام‌] فرمود: همانگونه كه از خودم دفاع مى‌كنم از ايشان نيز دفاع خواهم كرد، اينها انصار و ياران من هستند، تو قول داده‌اى تا زمانى كه نامه [ابن زياد] برسد هيچ تعرّضى به من نكنى، حرّ گفت: بله، ولى [اينها] با شما نيامده‌اند.

[حسين عليه السّلام فرمود]: آنها ياران من هستند و به منزله كسانى هستند كه با من آمده‌اند حال اگر به عقدى كه بين من و تو بوده پايبند بمانى [مشكل نخواهيم داشت‌]، وگرنه با تو خواهم جنگيد! حرّ [وقتى اين سخن را شنيد] آنها را رها كرد.

سپس حسين عليه السّلام به آن چهار نفر فرمود: از مردم پشت سرتان، كوفه به من خبر دهيد.

مجمّع بن عبد الله عائذى- كه يكى از چهار نفرى بود كه نزد [حسين عليه السّلام‌] آمده بود- گفت: به اشراف مردم رشوه كلانى داده شده و كيسه‌هايشان پر گرديده تا دلشان بدست آيد، و كاملا خير خواه و دلداده آنها شوند، و لذا آنها بر عليه شما يك‌دست شده‌اند أما بقيه مردم دلهايشان به سوى شما تمايل دارد ولى شمشيرهايشان فردا بر عليه شما برهنه خواهد گرديد. [حضرت فرمود]: به من بگوئيد فرستاده‌ام نزد شما آمد؟ گفتند: چه كسى بود؟ فرمود: قيس بن مسهر صيداوى، گفتند: بله، حصين بن تميم او را دستگير كرد و نزد [ابن زياد] فرستاد، [ابن زياد] به وى دستور داد تا شما و پدرتان را لعنت كند، ولى او بر شما و پدرتان درود فرستاد و [ابن زياد] و پدرش را لعن كرد، و مردم را به يارى شما خواند و آمدنتان را به آنها خبر داد، از اين رو [ابن زياد] دستور داد او را از بالاى قصر به [زمين‌] انداختند.

حسين [عليه السّلام‌] نتوانست خوددارى كند، در حالى كه اشك از ديدگانش سرازير شده بود اين آيه را قرائت نمود: «من المؤمنين رجال صدقوا ما عهدوا الله عليه فمنهم من‌

نام کتاب : نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا (ترجمه وقعة الطفّ لأبي مِخنف) نویسنده : يوسفي غروي، محمدهادي؛ مترجم جواد سليماني    جلد : 1  صفحه : 111
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست