كل بارد في الصيف و
الحار في الشتاء و المعتدل في الفصلين على قدر قوتك و شهوتك.
هر خوراكى سرد در
تابستان و گرم در زمستان مناسب است و غذاهاى معتدل در فصل بهار و پائيز و ميزان در
اندازه مصرف خوراكيها يا مقدار حرارت و برودت آنها نيروى طبيعى مزاج و خواهش اوست.
ظاهرا مراد از سردى و
گرمى در عبارت فوق همان سردى و گرمى طبيعى است نه چيزى كه بحس لامسه يا ميزان
الحرارة شناخته مىشود گرچه معناى اخيرهم دور از مناسبت نيست.
بهترين معيار براى
شناختن مقدار احتياج بغذا از نظر كميت و كيفيت غريزه طبيعى و خواهش نفسانى است ولى
شناختن خود اين معيار يعنى تميز دادن ميان خواهش واقعى و ساختگى (اشتهاى صادق و كاذب)
چندان آسان نيست.
بدن انسان از انواع
معدنيات و ويتامينها و دياستازها و هورمونها و چيزهاى ديگر تركيب شده همان طور كه
خالى شدن معده و خشكى كبد ايجاد شهوت نان و آب ميكند گرسنگى و تشنگى پديد مىآيد
كه اثرش ميل و خواهش بنوعى از خوراكيها است.
اين نوع از خواهشها كه
جبران كمبود مواد تركيبى بدن ميكند بخصوص در زنان آبستن خيلى محسوس است و از آن به
ويار تعبير ميكنند چنان كه گذشت.