و ارفع يديك من الطعام
و يك اليه بعض القرم و عندك ميل فإنه اصلح لمعدتك و بدنك و اذكى لعقلك و اخف على
جسمك.
در حالى كه هنوز گرسنگى
باقى و ميل و اشتها برقرار است دست از طعام بردار كه اين چنين غذا خوردن براى معده
و بدن اصلح و براى عقل پاكيزهتر و بر جسم و تن بارى سبكتر است.
ميل و اشتهاى حيوانات
تابع مصالح آنها است يعنى حيوان بقدرى تمايل بغذا و چيزهاى ديگر پيدا ميكند كه
برايش لازم و كافى است و بهمين جهت كمتر دچار امراض مىشود بلكه مىتوان گفت باغور
و بررسى كه در زندگى حيوانات شده است اگر حوادث خارجى براى آنها پيش نيايد اگر
اهلى نشوند و آزادى آنها بدست زور و فكر اشتباه كار بشر محدود نگردد اصلا مريض
نميگردند.
اما انسان دايره تصورات
و خيالاتش خيلى وسيعتر از واقعيات فعلى است يعنى هر چيز را بيش از آنچه فعلا وجود
دارد تصور ميكند نيروى خيال و تصور او از مرز احتياج و غريزه واقعى او تجاوز ميكند
و خيلى بيشتر از آنچه كه فعلا بدان محتاج است ميطلبد خلاصه زيادتر از آنچه مصلحت
اوست مىخورد و مينوشد.
اگر از قضاوت و نورانيت
عقل كمك نگيرد و باتكاء غريزه گرسنگى و ميل و اشتها بخورد دائما دچار رنج و بيمارى
است.
شگفتتر آنكه عقل هم
وقتى مىتواند قضاوت صحيح داشته باشد كه شكم پر نباشد و مزاج از سلامتى منحرف نشده
باشد.